جستجو در خریداران و فروشندگان سایت فیش حج عمره و تمتع واجب

بایدها و نبایدهای فیش حج و مناسک حج - 1

عمره تمتع از پنج عمل تشكيل مى شود:
عمل اول عمره تمتع: احرام
افرادى مانند اهل ايران و غير ايشان كه شانزده فرسخ يا بيش از آن با مكه معظمه فاصله دارند، معمولاً به يكى از منظورهاى ذيل مُحرم مى شوند:
الف ـ احرام براى فیش حج عمره مفرده.
ب ـ احرام براى فیش عمره تمتع.
ج ـ احرام براى اعمال حج بعد از اعمال فیش عمره فیش تمتع.
اين سه مورد احرام، از جهت احكام با هم يكسان هستند و فقط از جهت نيت، مكان و زمان احرام فرق هايى دارند كه احكام خاص هر كدام در جاى مناسب ذكر مى شود؛ اكنون به توضيح احرام عمره تمتع مى پردازيم:
احرام عمره تمتع
اولين عملى كه در عمره تمتع صورت مى گيرد، «احرام» است. احرام ، يعنى پوشيدن لباس احرام و نيت و گفتن تلبيه؛ به كسى كه اين اعمال را انجام داده «مُحرم» مى گويند. بعد از احرام، دورى از محرّمات احرام بر مُحرم، واجب است و تا اعمال لازم را انجام ندهد، از احرام خارج نمى شود.
مكان احرام (ميقات)
جهت مُحرم شدن، مكانهاى مشخصى در شرع، تعيين شده است و بايد احرام عمره تمتع، از يكى از آنها واقع گردد و اين مكانها «ميقات» ناميده مى شوند.
مكان مُحرم شدن با توجه به اختلاف راههايى كه حجاج از آنها به طرف مكه معظّمه مى روند، يكى از اين پنج ميقات است:
1 ـ «مسجد شجره» (ذو الحليفه)
مسجد شجره در نزديكى مدينه واقع شده است و آن ميقات كسانى است كه بخواهند از راه مدينه به حج بروند؛ پس آن دسته از اهل ايران كه به صورت «مدينه قبل» از مدينه به مكه مشرّف مى شوند، ميقات آنها مسجد شجره است.
تأخير احرام از مسجد شجره
1 ـ افرادى كه از راه مدينه به مكه مشرّف مى شوند هر چند ميقات ديگرى به نام «جُحْفِه» در سر راه آنان باشد، لكن نمى توانند در حال عبور از ذوالحليفه بدون عذر احرام را تا جحفه به تأخير اندازند.
2 ـ تأخير احرام از مسجد شجره تا جحفه در وقت ضرورت، جائز است و جواز احرام با اين فرض از مسجد شجره و انجام دادن كار ضرورى و سپس كفاره دادن، محل تامل است، پس احتياط ترك نشود.
احرام در داخل مسجد شجره
1 ـ در صورتى كه ممكن باشد، احرام بايد درداخل مسجد صورت گيرد؛ و در حالت عادى، مُحرم شدن در بيرون مسجد يا محاذات آن، كافى نيست.
2 ـ احرام در مسجد شجره، احتياطا بايد در مكان مسجد قديم و اصلى صورت گيرد و در صورتى كه قسمت اصلى و قديمى معلوم نشود، مى توانند نذر احرام كنند و مُحرم شوند، يا به ظن اكتفا نمايند.
اگر ورود به مسجد ممكن نباشد
اگر در شرايطى امكان ورود به مسجد نباشد، احرام بستن از محاذات كافى است يعنى از طرف راست يا چپ مسجد قديم.
نحوه مُحرم شدن بانوانى كه عذر شرعى دارند
بانوانى كه به دليل عادت ماهيانه (حيض) نمى توانند داخل مسجد شجره توقّف نمايند، احرام آنها به يكى از گونه هاى ذيل، صورت مى پذيرد:
1 ـ اين كه با نذر مُحرم شوند، يعنى نذر نمايند كه قبل از مسجد مُحرم شوند و احرام آنها صحيح است.
2 ـ اگر بتوانند بدون توقف از دربى وارد مسجد شوند و از درب ديگر خارج شوند و در محلّ اصلى مُحرم شوند، احرام آنها صحيح است.
3 ـ اگر نتوانند داخل مسجد شجره شوند، در خارج مسجد در محاذات آن مُحرم مى شوند و بنابر احتياط در جحفه يا محاذى آن، احرام را تجديد مى نمايند؛ ولى اگر به علّت خواب يا فراموشى، تجديد احرام نكنند در صورتى كه نمى توانند به ميقات برگردند، همان احرام اول كافى است.
توضيح: زنانى كه عذر آنها استحاضه است، مى توانند در داخل مسجد توقف نموده و مُحرم شوند ولى نفاس مثل حيض است.
2 ـ «وادى عقيق»
وادى عقيق، ميقات اهل عراق و نجد و نيز ميقات هر كسى است كه از آنجا عبور مى كند و به حج مى رود.اين ميقات داراى سه قسمت است:1 ـ «سلخ» 2 ـ «غمره» 3 ـ «ذات عرق».
3 ـ «جُحفه»
«جحفه» ميقات اهل شام و مصر و مغرب و كسانى كه از آنجا عبور مى نمايند، مى باشد. افرادى كه به عنوان «مدينه بعد» از ايران به جدّه مى روند، از آنجا به جحفه رفته و مُحرم مى گردند.
ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاى آن مى توان مُحرم شد.

بایدها و نبایدهای فیش حج و مناسک حج
4 ـ «يلملم»
«يلملم» نام كوهى است و ميقات اهل يمن و هر كسى است كه از آنجا عبور مى نمايد.
5 ـ «قرن المنازل»
«قرن المنازل»، ميقات اهل طائف و ديگر افرادى است كه از آنجا عبور مى نمايند.
افرادى كه از محاذاتِ ميقات عبور مى كنند
1 ـ افرادى كه در مسير رفتن به حج، از خود ميقات عبور نمى نمايند ولى از محاذات آن مى گذرند، بايد از محاذات اولين و نزديكترين ميقات، مُحرم شوند
1 ـ مراد از محاذات آن است كه كسى كه به طرف مكه مى رود، به جايى برسد كه ميقات در يك خط راست عرفى در طرف راست يا چپ او واقع شود به گونه اى كه اگر از آنجا بگذرد، ميقات متمايل به پشت او شود.
محاذات با ميقات اگر خود شخص يقين يا اطمينان داشته باشد يااز پرسيدن اهل محل برايش گمان و مظنه حاصل شود كافى است.
2 ـ اگر از هيچ راهى نتوانست علم يا اطمينان يا گمان به محاذات پيدا نمايد، جواز احرام از اوّلين جايى كه احتمالِ محاذات مى دهد و تجديد آن در نزديكترين ميقات به مكه، محتمل است و بنابر احتياط اگر مى تواند بايد به ميقات برود يا به جايى كه محاذات به گونه مذكور در مسأله قبل برايش معلوم شود.
افرادى كه از ميقات يا محاذات آن، عبور نمى كنند
افرادى كه در حج از ميقات يا محاذى آن عبور نمى كنند، مكان احرام آنها يكى از محلهاى زير است:
1 ـ مكه مكرّمه، محلّ احرام اهل مكه و نيز مكان احرام براى حج تمتع است.
2 ـ منزل خود شخص، محل احرام براى كسى است كه منزل او از ميقات به مكه نزديكتر باشد.
مُحرم شدن به وسيله نذر
1 ـ گذشتن از ميقات بدون احرام جايز نيست ولى مقدم نمودن آن بر ميقات به وسيله نذر جائز است؛ يعنى هر كسى مى تواند نذر نمايد كه جلوتر مُحرم شود در اين صورت اگر نذر او مطلق جلوتر مُحرم شدن باشد، در هر جا كه خواست مى تواند مُحرم شود و اگر نذر نموده باشد از مكان خاصى مُحرم شود، از همان مكان مُحرم مى شود و نياز به تجديد ندارد و حتى اگر با احرام نذرى از ميقات هم عبور نكند مانعى ندارد.
2 ـ چنانچه كسى كه نذر نموده از ميقات جلوتر مُحرم شود، به نذر خود عمل نكند، اگر چه كفاره عمل نكردن به نذر بر او ثابت مى شود ولى احرام او در ميقات صحيح است.
3 ـ كسى كه جلوتر از ميقات مُحرم مى شود، بايد از محرّمات احرام دورى نمايد.
ثابت شدن ميقات
1 ـ براى تشخيص مكان دقيق ميقات بنابر احوط و اقوى، تحصيل علم لازم است؛ و اگر علم ممكن نباشد، اكتفا به گمانى كه از پرسيدن اهل اطلاع به اين اماكن حاصل شود، بعيد نيست
2 ـ اگر به هيچ وجه براى او علم و اطمينان يا گمان حاصل نشود، مى تواند با نذر جلوتر از ميقات مُحرم شود.
گذشتن از ميقات بدون احرام با عذر و از روى سهو
اگر كسى به خاطر عُذرى، مانند بيمارى يا فراموشى، يا ندانستن مسأله يا ميقات ـ در صورتى كه ندانستن از روى تقصير نباشد ـ بدون احرام از ميقات عبور نمايد، يا بعد از عبور از ميقات بفهمد احرامش باطل بوده چند صورت دارد:
1 ـ اگر بتواند به ميقات برگردد، واجب است برگردد و از آنجا مُحرم شود.
2 ـ اگر نتواند به ميقات برگردد:
الف ـ اگر به محدوده حرم نرسيده باشد، از همان جا مُحرم شود.
ب ـ و اگر به محدوده حرم رسيده باشد، چنانچه بتواند از حرم خارج شود، بايد خارج شود و مُحرم شود؛ و در اين دو صورت بنابر احتياط واجب، هر قدر مى تواند به نحوى كه حج از او فوت نشود از حرم فاصله بگيرد.
و اگر نتواند از حرم خارج شود، از همان جايى كه هست
مُحرم مى شود، هر چند وارد مكه شده باشد.
تذكر: خانمى كه حائض بوده و مسأله را نمى دانسته و بدون احرام از ميقات عبور نموده بر طبق مسأله بالا عمل مى نمايد.
گذشتن از ميقات بدون احرام عمدا
هر گاه كسى عمدا بدون عذرِ موجه بدون احرام از ميقات عبور نمايد و برگشتن به ميقات برايش ممكن نباشد، بنابر احتياط بايد به وظيفه شخصى كه با عذر احرام را ترك نموده عمل نمايد، و سپس قضا كند.
انجام دادن عمره بدون احرام
اگر از روى عذر مثل ندانستن مسأله يا فراموشى، عمره را بدون احرام بجا آورد، بعضى از فقها فرموده اند: «فیش حج عمره وى صحيح است»، ولى اين فرمايش، خالى از تامّل نيست و احوط بطلان آن است.
بازگشتن به قبل از ميقات بعد از احرام
افرادى كه در ميقات مُحرم شده اند، اگر خواسته باشند مى توانند به ما قبل ميقات بازگردند و بعد از مدتى براى انجام دادن اعمال به مكه بروند، ولى بايد از محرّمات احرام دورى نمايند؛ پس افرادى كه در مسجد شجره مُحرم مى شوند مى توانند به هر دليلى به مدينه منوّره مراجعت و سپس به مكه مكرّمه مشرّف شوند.
غسل و وضو و پاك بودن بدن براى احرام لازم نيست
كسى كه مى خواهد مُحرم شود، لازم نيست كه طهارت از حدث داشته باشد، يعنى اگر جُنب يا حائض يا مستحاضه يا نفساء باشد يا وضو نداشته باشد، احرام او صحيح است؛ و اگر بدن او پاك هم نباشد، ضررى به صحّت احرام وارد نمى كند، و حكم پاك بودن لباس احرام خواهد آمد.
لزوم خروج از احرام براى احرام بعد
1 ـ كسى كه براى عمره مُحرم شده است، بايد با انجام اعمال آن از احرام خارج شود تا بتواند براى عمره تمتع مُحرم شود؛ در اين فرض اگر ممكن باشد بايد براى احرام عمره تمتع به ميقات بازگردد.
2 ـ اگر كسى بدون اين كه از احرام خارج شود، عمدا يا سهوا مجددا مُحرم شود، احرام دوّم لغو و بى اثر است.
واجبات احرام
واجبات احرام سه چيز است:«پوشيدن لباس احرام (برمردان)»، «نيت» و «تلبيه»، كه احكام آن به تفصيل در ذيل ذكر مى گردد:
واجب اوّلِ احرام: پوشيدن جامه احرام
1 ـ يكى از واجبات احرام ـ بر مردان ـ آن است كه دو جامه بر تن نمايند به اين گونه كه يكى را دور كمر ببندند و ديگرى را روى دوش بيندازند.
2 ـ صحت احرام، متوقف بر پوشيدن جامه احرام نيست؛ هر چند پوشيدن آن، بر مردان واجب و ترك آن معصيت است.
3 ـ پوشيدن لباس احرام قبل از نيت و تلبيه واجب است و اگر كسى بعد از نيت و تلبيه، لباس احرام را بپوشد بنابر احتياط تلبيه و نيت را اعاده كند.
4 ـ پوشيدن بيش از دو جامه، مانعى ندارد.
5 ـ پوشيدن لباس احرام بر بانوان واجب نيست و مى توانند در لباسهاى عادى خودشان هم مُحرم شوند و بنابر احتياط لباس آنها در حال احرام پاك باشد.
6 ـ در پوشيدن لباس احرام، نيت و قصد امتثال فرمان الهى لازم است.
7 ـ گذاردن سنگ در جامه احرام و بستن آن با نخ و امثال آن، مانعى ندارد ولى بنابر احوط از گره زدن جامه احرام خوددارى شود.
مشخصات لباس احرام
1 ـ آنچه دور كمر بسته مى شود، به اندازه اى باشد كه از ناف تا زانو را بپوشاند و آنچه روى دوش انداخته مى شود به اندازه اى باشد كه روى دو شانه را بپوشاند به گونه اى كه «رداء» بر آن صادق باشد.
2 ـ آنچه دور كمر بسته مى شود، بدن نما نباشد و همچنين است بنابر احتياط آنچه روى دوش انداخته مى شود.
3 ـ بنابر احوط مجموع شرايطى كه براى لباس نمازگزار شرط شده، دارا باشد از جهت پاك بودن و زربافت و حرير خالص نبودن و امثال آن.
4 ـ لباس احرام نبايد دوخته شده باشد و پوشيدن لباس دوخته هنگام احرام، هر چند جايز نيست و با در صورت پوشيدن عمدى موجب كفاره است، ولى به صحت احرام ضرر نمى زند.
در آوردن جامه احرام
واجب نيست كه جامه هاى احرام هميشه در تن باشد بلكه درآوردن آنها و نيز عوض كردن آنها، مانعى ندارد.
نجس شدن لباس احرام يا بدن
اگر جامه احرام بعد از احرام بستن، نجس شود، احوط اين است كه هر چه زودتر تبديل يا تطهير شود و چنانچه بدن نجس شود، بنابر اظهر تطهير آن از جهت احرام لازم نيست.
واجب دوم احرام: نيت
نيت، يعنى انجام هر عمل با قصد، و كسى كه قصد دارد براى خدا جهت انجام دادن اعمال عمره تمتع، مُحرم شود و نيز قصد ترك محرّمات احرام را داشته باشد، نيت از او محقق شده و واجب نيست آن را بر زبان آورد ولى اگر بخواهد آن را بر زبان بياورد مى تواند اين جمله را بگويد: «مُحرم مى شوم به نيت عمره تمتع از فیش حج واجب يا مستحب قربةً الى اللّه ».
1 ـ اگر كسى اعمال عمره و حج را به صورت كامل نداند و بتواند قبل از هر عمل آن را ياد بگيرد، يا كسى او را راهنمايى كند و نيت او مُحرم شدن براى انجام دادن اعمالى باشد كه بر عهده اوست، كفايت مى كند.
2 ـ در احرام علاوه بر قصد قربت، لازم است كه نوع احرام را مشخص نمايد كه براى عمره است يا حج، براى حجِ واجب است يا مستحب يا نذرى و امثال آن.
3 ـ شخصى كه مى خواهد حج تمتع بجا آورد بايد به نيت احرام عمره تمتع مُحرم شود و اگر قبل از مُحرم شدن مى داند كه محتاج به بيرون رفتن از مكه مى شود، مى تواند اول به عنوان عمره مفرده مُحرم شود و اعمال آن را انجام دهد و از مكه خارج شود و مجدّدا به نيت عمره تمتع از ميقات مُحرم شود و فاصله شدن يك ماه معتبر نمى باشد.
4 ـ در تمام اعمال عبادى ـ اعم از نماز، روزه، حج و غير آن ـ جارى كردن نيت بر زبان و حتى گذراندن آن از ذهن، لازم نيست بلكه همين كه كار شخص با قصد و داعى باشد، كافى است.
واجب سوّم احرام: «تلبيه»
1 ـ بعد از پوشيدن جامه احرام و نيت نمودن، با گفتن تلبيه، احرام محقق مى شود. تلبيه عبارت است از: «لَبَّيكَ اللّهُمّ لَبَّيكَ، لبّيك لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ». و بنابر احتياط اين جمله بدان اضافه شود:
«اِنّ الحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ المُلْكَ، لا شَريكَ لكَ لَبّيك» و جائز است تكرار كلمه «لك» بعد از «و الملك» و ترك تكرار، مطابق اكثر روايات است.
و مضمونِ معناى آن اين است: «پروردگارا با كمال ميل، دعوت و فرمان تو را اجابت و اطاعت مى كنم، براى تو شريكى نيست، بدرستى كه ستايش تو را سزاست و نعمت و پادشاهى از آن تو است، شريكى براى تو نيست».
2 ـ گفتن تلبيه بيش از يك مرتبه واجب نيست ولى تكرار آن استحباب دارد.
افرادى كه قادر بر گفتن صحيح تلبيه نيستند
1 ـ كسى كه مى خواهد مُحرم شود لازم است كه الفاظ تلبيه را ياد گرفته و به طور صحيح ادا نمايد و اگر كسى نمى تواند تلبيه را صحيح ادا كند، ديگرى به او تلقين نمايد؛ و اگر تلقين هم ممكن نشد، آنچه مى تواند بگويد، و ترجمه فارسى را به آن ضميمه نمايد. و احتياط مستحبّ در اين صورت، جمع بين گفتن به مقدارى كه مى تواند و گفتن ترجمه و نائب گرفتن است.
2 ـ شخص گنگ و لال همراه با نيت قلبى، با انگشت خود براى تلبيه اشاره نمايد و زبان خود را حركت دهد و اگر اين كار ممكن نباشد، نائب بگيرد.
3 ـ هرگاه بخواهند شخص ديوانه يا بچه غير مميّزى را مُحرم نمايند، اگر خودشان قادر بر گفتن تلبيه نباشند، ديگرى به جاى آنها تلبيه بگويد.
شك در تلبيه
1 ـ اگر كسى بعد از پوشيدن لباس احرام و قبل از گذشتن از ميقات، شك نمايد كه تلبيه را گفته يا نه، بايد بنا بگذارد بر اين كه تلبيه نگفته و تلبيه بگويد.
2 ـ اگر بعد از گفتن تلبيه، شك كند كه آن را درست گفته يا نه، بنا بگذارد كه درست گفته و احرام و عمل او صحيح است.
3 ـ اگر بعد از گذشتن از ميقات شك نمايد كه تلبيه گفته يا نه، بنا بگذارد كه تلبيه گفته است.
زمان قطع تلبيه
1 ـ كسى كه براى عمره تمتع مُحرم شده است، هنگامى كه چشمش به خانه هاى مكه افتاد، تلبيه را قطع نمايد.
2 ـ كسى كه براى عمره مفرده، مُحرم شده است اگر از خارج حرم آمده باشد، هنگام داخل شدن به حرم، تلبيه را قطع نمايد؛ و چنانچه براى احرام عمره، از مكه بيرون رفته هنگام ديدن خانه خدا، تلبيه را قطع نمايد.
3 ـ كسى كه براى حج مُحرم شده است، هنگام ظهر روز عرفه، تلبيه را قطع مى نمايد.
حج و احرام اطفال و كودكان
1 ـ جائز است كه شخص نابالغ مُحرم شود، يا ديگرى او را مُحرم نمايد، و اگر به گونه صحيحى مُحرم شد، بايد با انجام اعمال به نحو صحيح، از احرام خارج شود و گرنه به حالت احرام باقى مى ماند، و محرّمات احرام بر وى حلال نمى شود.
2 ـ شخص غير بالغ بر دو گونه است:
الف ـ اگر به حدّى رسيده كه «مميّز» باشد، مى تواند خودش مُحرم شود؛ ولى اگر مُحرم شدن او موجب تصرّف در مال باشد ـ بنابر احوط ـ اجازه ولىّ (1) او، معتبر است.
1 ـ مراد از ولىّ شرعى در اين مقام، پدر و جد پدرى و وصىّ ايشان و امينِ حاكم، است؛ و ولايت مادر در احرام طفل و سائر اعمال حج، خالى از وجه نيست.
ب ـ اگر غير مميّز باشد، ولىّ او، احرام و ديگر اعمال او را بر عهده مى گيرد، لباسهاى احرام را به او مى پوشاند، و اگر خود طفل بتواند، هر چند با تلقين؛ تلبيه مى گويد وگرنه ولىّ او به جاى او تلبيه مى گويد، و او را از محرمات احرام باز مى دارد، و اعمالى را كه خودش مى تواند، بجا مى آورد و ولىّ از طرف او نيت مى نمايد، و هر عملى را كه خود طفل نمى تواند انجام دهد، ولىّ، به نيابت از او انجام مى دهد و همچنين است رمى جمرات؛ و اگر ممكن باشد كه سنگ ريزه را در دست طفل قرار دهد و ولىّ به آن كيفيت رمى نمايد، احوط است.
و نيز اگر ممكن باشد كه در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند، احوط است.
3 ـ آنچه از هزينه حج كودك كه مازاد بر نفقه عادى اوست، بر عهده ولىّ اوست، بلى اگر حفظ كودك متوقف بر بردن اوست، جائز است از مال خود او برايش خرج نمايند.
4 ـ چنانچه كودك به وسيله ولىّ مُحرم شود، پول قربانى او بر ولىّ اوست؛ و همچنين بر اوست كفاره در آنچه كه عمد و خطأآن كفاره دارد، بر ولىّ اوست، بلكه ثبوت ساير كفارات عمدى بر ولىّ، خالى از وجه نيست.
مستحبّات احرام
احرام داراى مستحبّاتى است از قبيل غسل و غير آن كه در بخش آداب و مستحبّات در قسمت پايان كتاب ذكر مى گردد.
محرّمات احرام
هر گاه كسى مُحرم شود، چيزهايى بر او حرام مى شود كه «محرّمات احرام» ناميده مى شوند و بايد از آنها اجتناب نمايد.
محرمات احرام بر چند گونه است:
الف ـ محرماتى كه بر همه ـ اعم از زن و مرد ـ حرام است.
ب ـ محرماتى كه فقط بر مردان حرام است.
ج ـ محرماتى كه فقط بر زنان حرام است.
مجموع محرمات ذكر شده، عبارتند از:
1 ـ شكار حيوان صحرايى.
2 ـ امور زناشويى.
3 ـ استمناء.
4 ـ عقد نكاح و شهادت بر آن.
5 ـ استعمال بوى خوش.
6 ـ پوشيدن لباس دوخته بر مردان.
7 ـ سرمه كشيدن.
8 ـ نگاه در آينه.
9 ـ پوشيدن چكمه و جوراب بر مردان.
10 ـ دروغ و دشنام.
11 ـ قسم خوردن به لفظ جلاله «اللّه».
12 ـ كشتن و انداختن جانوران بدن.
13 ـ زينت نمودن.
14 ـ ماليدن روغن به بدن.
15 ـ جدا نمودن مو از بدن.
16 ـ پوشانيدن سر بر مردان.
17 ـ پوشاندن صورت بر زنان.
18 ـ زير سايه رفتن براى مردان.
19 ـ بيرون آوردن خون از بدن.
20 ـ ناخن گرفتن.
21 ـ برداشتن سلاح.
22 ـ كندن درخت و گياه حرم.
تذكر:
بعضى از محرمات ـ مانند صيد و كندن درخت و گياه ـ بر همه افرادى كه در محدوده حرم باشند چه مُحرم باشند و چه مُحرم نباشند، حرام است.
كفّارات احرام با علم و عمد ثابت مى شوند
1 ـ اگر كسى محرّمات احرام را با علم و عمد مرتكب شود، در برخى موارد بر او كفاره ثابت مى شود كه توضيح آن خواهد آمد.
2 ـ اگر كسى سهوا و از روى فراموشى يا ندانستن مسأله، محرّمات احرام را مرتكب شود بر او كفاره ثابت نمى شود مگر در «صيد» كه در هر صورت كفاره دارد.
توضيح محرّمات احرام
اول: شكار حيوان صحرايى
1 ـ شكار نمودن در حرم و كمك به شكار، براى مُحرم و غير او جايز نيست.
2 ـ در حال احرام نگهدارى شكار و لو قبل از احرام شكار شده باشد و نيز خوردن از گوشت شكار هر چند شكار كننده آن مُحرم نباشد، جائز نيست.
3 ـ شكار نمودن حيوان دريايى مانند ماهى ـ كه هم در دريا تخم مى گذارند و هم در دريا جوجه مى كنند ـ و نيز ذبح حيوانات اهلى و مرغ خانگى و گوسفند و امثال آن، مانعى ندارد.
4 ـ ملخ، جزء حيوان صحرايى است و كشتن و خوردن آن جائز نيست.
حكم حيوانات موذى
1 ـ هر حيوانى كه انسان از وى بر خود بترسد، كشتن آن جايز است؛ پس كشتن امثال مار و عقرب، مانعى ندارد.
2 ـ كشتن پشه و امثال آن اگر باعث اذيتى شوند كه عرفا قابل تحمّل نباشد، جائز است.
دوّم: امور زناشويى
در حال احرام دورى از امور مربوط به زناشويى و التذاذ، واجب است و اين امور چند گونه اند:  گونه ( 1 ) :
نزديكى نمودن به هر نحو كه باشد، در اثناى عمره تمتع، و يا عمره مفرده و نيز در حج پيش از بجا آوردن نماز طواف نساء، بر شخص مُحرم، حرام است.
اگر در حال عمره واقع شود
اگر شخصى در حال عمره از روى علم و عمد به هر نحو نزديكى نمايد:
الف ـ اگر بعد از تمام نمودن سعى بين صفا و مروه باشد، عمره فاسد نمى شود ولى كفاره بر او واجب مى شود و كفاره اش يك شتر است.
ب ـ اگر اين عمل پيش از سعى واقع شود، علاوه بر وجوب كفاره، عمره اش نيز فاسد است ولى بايد عمره را تمام كند و اعاده نمايد؛ و اگر عمره تمتع باشد، پيش از اعمال حج، بايد آن را بجا آورد و اگر وقت تنگ باشد، حج او تبديل به «حج اِفراد» مى شود و بعد از آن عمره مفرده بجا مى آورد و احوط اعاده در سال آينده حج است.
اگر قبل از وقوف مشعر واقع شود
الف ـ اگر اين عمل با علم و عمد و با رضايت هر دو واقع شده باشد، حج هر دو فاسد مى شود و بايد حج را تمام نمايند و كفاره دهند و حج را در سال آينده اعاده نمايند، چه حجشان واجب و چه مستحب باشد يا از طرف خودشان باشد يا نائب باشند.
ب ـ اگر زن مجبور بر اين عمل بوده، حج او فاسد نمى شود و بر مرد دو كفاره ثابت مى شود و بر زن چيزى نخواهد بود.
كفاره: كفاره اين عمل در صورت دارائى يك شتر و در صورت متوسّط بودن، وضع او، يك گاو و در صورت فقر، يك گوسفند است.
تذكر: بنابر احتياط، لازم است در آن حج و حجى كه سال بعد انجام مى دهند از محلّ وقوع اين عمل تا پايان مناسك و نيز در بازگشت تا رسيدن به آن موضع بين زن و مرد جدايى باشد، ولى اگر از راه ديگرى بازگردند، ظاهرا تفريق مطلقا لازم نيست.
اگر بعد از وقوف مشعر واقع شود
الف ـ اگر اين كار از روى علم و عمد پيش از طواف نساء بلكه قبل از اكمال دور سوم آن واقع شود، كفاره بر او واجب مى شود ولى حج فاسد نمى شود و همچنين است بنابر احتياط اگر پيش از كامل به جا آوردن دور پنجم باشد.
ب ـ اگر بعد از دور پنجم طواف نساء، اين عمل واقع شود، حج او صحيح است و ـ بنابر اظهر و اشهر ـ كفاره هم ندارد اگر چه احتياط مستحب در كفاره دادن است.
اگر در عمره مفرده واقع شود
الف ـ اگر اين كار از روى علم و عمد بعد از سعى واقع شود، عمره اش صحيح است، ولى كفاره بر او واجب مى شود.
ب ـ اگر قبل از سعى باشد، عمره اش فاسد است و كفاره بايد بدهد و ظاهر فتاواى اصحاب اين است كه عمره تمتع نيز چنين است و همين موافق احتياط است. و لازم است ـ على الاحوط ـ كه همان عمره فاسد شده را تمام نمايد و بعد از آن اعاده كند.
تذكّر مهم: در تمامى موارد گذشته اگر اين كار سهوا يا از روى جهل واقع شود، عمره و حج، صحيح است و كفاره هم ندارد و اين حكم در تمامى محرّمات احرام به جز صيد جارى است.
گونه (2):
1 ـ شخص مُحرم، جايز نيست كه زن خود را از روى شهوت ببوسد و چنانچه اين كار واقع شد و منى هم خارج شد، يك شتر كفاره دارد؛ و اگر خارج نشد، يك شتر بنابر احتياط كفاره بدهد. و اگر بوسيدن زن، از روى شهوت نباشد، بنابر احوط يك گوسفند كفاره دارد؛ و احوط بلكه ظاهر اين است كه اين حكم در بوسيدن اجنبيه هم جارى است.
2 ـ اگر شخصى كه از احرام خارج شده، زن خود را كه هنوز از احرام خارج نشده ببوسد اگر چه زن راضى نباشد ـ بنابر احتياط ـ بايد يك گوسفند كفاره دهد.
 گونه (3):
لمس كردن بدن همسر بدون شهوت مانعى ندارد و با شهوت بدون اين كه منى خارج شود، يك گوسفند كفاره دارد و با خروج منى بايد يك شتر كفاره دهد.
گونه (4):
1 ـ هر گاه مُحرم از روى شهوت به زن خود نگاه كند و منى بيرون آيد، بايد يك شتر كفاره دهد؛ و اگر از روى شهوت نگاه كند ولى منى بيرون نيايد، يا بدون شهوت نگاه كند و منى بيرون بيايد، كفاره ندارد.
2 ـ اگر به نحو حرام به زن اجنبى نگاه كند و منى خارج شود، اگر دارا باشد بنابر احوط يك شتر كفاره دارد؛ و اگر وضع او متوسط باشد، يك گاو؛ و اگر فقير باشد، يك گوسفند كفاره بدهد؛ و اگر منى خارج نشود، حرام مرتكب شده ولى ـ على الاظهر ـ كفاره ندارد.
3 ـ هر گاه مُحرم با همسر خود ملاعبه و شوخى نمايد و منى خارج شود، لازم است يك شتر كفاره بدهد.
سوم: «استمناء»
استمناء به هر نحوى كه صورت گيرد بر مُحرم حرام است، و بايد يك شتر كفاره بدهد و بعضى آن را باعث فساد حج دانسته اند و اين قول در مورد استمنايى كه در حال غير احرام نيز حرام است، احوط است.
چهارم: عقد نكاح
1 ـ ازدواج و عقد نمودن در حال احرام براى خود يا ديگرى، حرام است، چه آن ديگرى در حال احرام باشد يا نه، و چه عقدِ دائمى باشد يا غير آن.
2 ـ اگر در حال احرام، عقدى واقع شد، داراى چند صورت است:
الف ـ اگر شخصى كه مُحرم است براى خود زنى را عقد نمايد، در صورتى كه علم به حرمت داشته باشد، حرمت ابدى براى او حاصل مى شود، يعنى هيچ گاه نمى تواند با آن زن ازدواج نماید.
ب ـ هرگاه شخصى زنى را براى شخص مُحرم عقد نمايد و شوهر با آن زن نزديكى كند و علم به حرمت داشته باشند، بر هر كدام يك شتر واجب مى شود و بر زن نيز واجب مى شود اگر علم به حرمت داشته است.
3 ـ شاهد شدن در مجلس عقد، بر مُحرم حرام است و نيز بنابر احتياط گواهى دادن بر عقدى كه قبلاً واقع شده، جائز نيست اگر چه قبل از احرام شاهد بر آن بوده است.
پنجم : استعمال بوى خوش
1 ـ استعمال بوى خوش و انواع عطر و موادى كه مانند زعفران، بوى خوش دارند، اعم از اينكه استعمال آن به صورت بوييدن باشد يا خوردن و يا ماليدن، بر مُحرم حرام است و همچنين است پوشيدن لباسى كه بوى خوش در آن باشد، لكن حرمت در غير طيب مسلّم الحرمة ـ مانند روغنهاى خوشبو كه براى طيب استعمال مى شود و مشك و زعفران و عنبر و كافور و ورس ـ معلوم نيست بلكه جواز آن خواه به صورت بوييدن و يا استعمال، خالى از وجه نيست، هر چند احوط پرهيز از هر بوى خوش است.
2 ـ خوردن و بوييدن ميوه هاى خوشبو مثل «سيب» و «به» مانعى ندارد. و نيز بوييدن «خلوق» كه عطرى مخصوص است كه به كعبه معظّمه مى مالند، مانعى ندارد.
3 ـ گرفتن بينى از بو، دو حالت دارد:
الف ـ اگر مُحرم به خوردن يا پوشيدن هر طيب كه استعمال آن حرام است محتاج شود، بايد بينى خود را بگيرد.
ب ـ شخص مُحرم ـ بنابر اقوى ـ نبايد بينى خود را از بوى بد بگيرد، بلى تند رفتن براى فرار از آن مانعى ندارد.
كفاره: كفاره استعمال بوى خوش بنابر احتياط واجب يك گوسفند است.
ششم : پوشيدن لباس دوخته بر مردان
پوشيدن اشياى ذيل بر مرد محرم حرام است:
ـ لباسهاى متعارف، مثل پيراهن و عبا و شلوار؛
ـ هر لباسى كه دكمه دار باشد؛
ـ هر لباسى كه آستين دار باشد هرچند دوختنى يا بافتنى نباشد؛
ـ هر لباسى كه به هر نحوى دوخته شده باشد هر چند كم باشد، بنابر احوط.
ـ ساعتى كه بند آن دوخته شده باشد؛
ـ دمپايى دوخته شده.
ـ كفش دوخته شده، بنابر احتياط.
مواردى كه استعمال دوختنى حرمت ندارد
ـ كمربند و هميانى كه در آن پول گذاشته مى شود ـ بنابر اظهر ـ .
ـ پوشيدن فتق بندِ دوخته براى كسى كه به آن نياز دارد، ولى احتياطا كفاره دارد.
ـ استفاده از دست و پاى مصنوعى اگر پوشش صدق ننمايد.
ـ لحاف يا پتو جهت استفاده براى خواب، ولى سر را نپوشاند.
گره زدن لباس احرام و وصل آن به هم
احوط ترك گره زدن لباس احرام است و لو بعض آن به بعض ديگر باشد؛ و به وسيله مثل چوب و سنجاق و سوزن نيز بعض آن را به بعض ديگر وصل نكند ولى گذاردن سنگ و امثال آن و بستن آن با نخ و كش و مثل آن، مانعى ندارد.
تذكّر: پوشيدن لباس دوخته به هر نحوى كه باشد، براى زنان مانعى ندارد، مگر دستكش «قفّازين».
كفاره: كفاره پوشيدن لباس دوخته از روى علم و عمد، يك گوسفند است هر چند پوشيدن آن ضرورى باشد؛ مگر كسى كه جامه اى را كه دور كمر مى بندند ندارد كه در اين صورت اگر بجاى آن شلوار بپوشد، در وجوب كفاره تامّل است.
هفتم: سرمه كشيدن
سرمه كشيدن در حال احرام، داراى دو صورت است:
الف ـ كشيدن سرمه سياه به قصد زينت يا با صدق تزيّن، حرام است ولى بدون قصد زينت براى مداوا مانعى ندارد.
ب ـ احتياط در ترك استعمال سرمه اى است كه سياه نباشد با قصد زينت و نيز احتياط در ترك سرمه اى است كه بوى خوش در آن باشد، ولى اگر سرمه، سياه نباشد و بوى خوش در آن نباشد، بدون قصد زينت، استعمال آن مانعى ندارد.
كفاره: سرمه كشيدن كفاره ندارد.
هشتم : نگاه در آئينه
1 ـ نگاه كردن در آيينه اگر:
الف ـ جهت زينت باشد حرام است؛
ب ـ اگر نگاه كردن به آئينه به منظور زينت نباشد، مانند مريضى كه به نگاه كردن نياز دارد، يا نگاه كردن راننده در آئينه ماشين براى ديدن عقب و امثال آن، مانعى ندارد.
2 ـ عينك زدن بدون قصد زينت براى زن و مرد ـ بنابر اقوى ـ مانعى ندارد.
3 ـ نگاه كردن در اجسام صيقلى غير از آئينه، مانند شيشه و غير آن، مانعى ندارد.
كفاره: نگاه در آينه كفاره ندارد.
نهم : پوشاندن تمام روى پا براى مردان
1 ـ پوشيدن چكمه و جوراب بر مرد مُحرم، حرام است؛ و احوط ترك پوشيدن هر چيزى است كه تمام روى پا را بپوشاند و لو اين كه مانند چكمه و جوراب نباشد البته در صورتى كه صدق كند؛ ولى پوشاندن پشت پا بدون صدق پوشش مانعى ندارد.
2 ـ اگر براى مرد مُحرم، دمپايى و امثال آن كه روى پا را نمى پوشاند، پيدا نشد و پوشيدن چكمه و جوراب ضرورى شد، احتياط مستحب آن است كه روى آن را بشكافد.
كفاره: ندارد.
دهم : دروغ و دشنام
1 ـ دروغ و دشنامِ حرام، حرمت آن در حال احرام شديدتر است.
2 ـ فخرفروشى براى اثبات برترى خود و امثال آن اگر موجب اهانت به ديگران شود، فى حدّ نفسه حرام است و اگر موجب اهانت نشود، حرام نيست.
كفاره: ندارد.
يازدهم : قسم خوردن به لفظ جلاله «اللّه»
1 ـ قسم خوردن به لفظ جلاله به صورت «واللّه» و «باللّه» و نيز «لا واللّه» و «بلى واللّه» كه به آن «جدال» گفته مى شود، بر مُحرم حرام است.
2 ـ چند مورد از حرمت قسم خوردن، استثناء شده است:
الف ـ اگر به وسيله قسم خوردن حقى ثابت شود يا باطلى از بين برود، قسم خوردن مانعى ندارد.
ب ـ اگر قصد او قسم خوردن نباشد، بلكه غرض ديگرى داشته باشد، مانند اظهار محبت يا تعظيم، مثل اين كه بگويد: «تو را بخدا از اين غذا ميل كن» مانعى ندارد.
كفاره قسم خوردن
الف ـ اگر قسم او براى سخن راست باشد و از دو مرتبه نگذشته باشد، كفاره ندارد و بايد استغفار نمايد.
ب ـ اگر از دو مرتبه بيشتر قسم خورده باشد به صورت پى در پى، يك گوسفند كفاره دارد؛ و اگر پى در پى نباشد، وجوب كفاره مورد تامّل است.
ج ـ اگر قسم او براى سخن دروغ باشد، در يك مرتبه يك گوسفند؛ در مرتبه دوم به صورت پى در پى ـ بنابر احتياط ـ يك گاو و بلكه خالى از وجه نيست؛ ودر سه مرتبه پى در پى، تخيير ميان گاو و شتر، خالى از وجه نيست. و در صورتى كه پى در پى نباشد و در بين آنها كفاره نداده باشد اثبات اين كفاره محل تأمّل است
د ـ در صورتى كه قسم خوردن، جائز باشد، على الاظهر كفاره ندارد.
دوازدهم: كشتن و انداختن جانوران بدن
1 ـ حرمت كشتن شپش و انداختن آن از بدن و لباس مُحرم، خالى از وجه نيست؛ و جابجا كردن آن اگر موجب افتادن آن نشود، مانعى ندارد؛ و در غير شپش ـ مثل كك ـ حرمت كشتن آنها موافق احتياط است و تاراندن آنها جائز است.
كفاره: كفاره كشتن يا انداختن شپش، بنابر احتياط واجب، دادن يك مشت طعام به فقير است.
سيزدهم: زينت نمودن
1 ـ به دست كردن انگشتر به قصد زينت، بر مُحرم حرام است؛ ولى به قصد استحباب مانعى ندارد.
2 ـ حنا بستن اگر براى زينت باشد، جواز آن مورد تأمّل است؛ ولى اگر قبل از احرام حنا ببندد به طورى كه اثر آن تا حال احرام باقى بماند بنابر اظهر مانعى ندارد.
3 ـ آرايش كردن زنان و رنگ كردن موها و ماليدن كِرِم به بدن جهت زينت در حال احرام، جايز نمى باشد.
4 ـ پوشيدن زيورآلات و طلاجات به قصد زينت بر بانوانِ مُحرم، حرام است ولى پوشيدن زيورى كه پيش از احرام عادت به پوشيدن آن داشته، مانعى ندارد ولى نبايد آن را به شوهر خود و ديگر مردان نشان دهد.
چهاردهم: ماليدن روغن به بدن
1 ـ ماليدن روغن به بدن هر چند خوشبو هم نباشد ـ على الاقوى ـ جايز نيست مگر لازم و ضرورى باشد.
2 ـ ماليدن روغن به بدن اگر بوى خوش داشته باشد، قبل از احرام هم به نحوى كه قطعا تا حال احرام بوى آن مى ماند جايز نيست؛ و اگر ماليد، در صورت امكان بايد صبر كند تا بوى آن از بين برود.
كفاره: اگر روغن بوى خوش داشته باشد كفاره آن يك گوسفند است هر چند براى ضرورت ماليده باشد على الاحوط؛ و اگر بوى خوش نداشته باشد، كفاره ندارد.
پانزدهم: جدا نمودن مو از بدن
1 ـ شخصى كه مُحرم است نبايد موى خود يا ديگرى را هر چند يك مو باشد، از بدن جدا كند، خواه آن شخص ديگر مُحرم باشد و يا نباشد؛ و چه به وسيله ماشين برقى باشد يا دست و يا غير آن.
2 ـ كندن مو در موارد ضرورت، استثنا شده است مثل اين كه:
ـ اگر موجب زياد شدن جانورانى مثل شپش شود؛
ـ بلندى مو موجب سردرد و يا ناراحتى ديگر شود يا مثلاً در چشم باشد.
3 ـ آنچه خود به خود كنده مى شود به سبب وضو و غسل مانعى ندارد و اظهر در آن عدم وجوب فديه است.
4 ـ خاراندن بدن و سر به طورى كه مويى نيفتد، مانعى ندارد.
كفاره: كفاره كندن و تراشيدن مو بر چند گونه است:
الف ـ اگر سر خود را بتراشد چه ضرورى باشد و چه نباشد، كفاره اش يك گوسفند است، يا سه روز روزه، يا سير كردن ده فقير اگر چه سير كردن به بيش از يك مد باشد بنابر احتياط ولى كمتر از يك مد ندهد.
ب ـ اگر موى زير هر دو بغل خود را بكند، كفاره اش ـ بنابر اقوى ـ يك گوسفند است و اگر موى يك طرف را بكَند، سه فقير را طعام دهد.
ج ـ اگر با عدم اطمينان به افتادن مو به سر و صورتش دست بكشد، و چيزى از مو بيفتد، بايد يك مشت طعام به فقير بدهد.
شانزدهم: پوشاندن سر بر مردان
1 ـ پوشاندن سر يا قسمتى از آن و نيز سر را به زير آب فرو بردن، جايز نيست و همچنين است پوشاندن گوشها. و گذاردن و حمل كردن چيزى روى سر، بنابر احتياط جائز نيست و همچنين است فرو بردن سر در غيرآب از مايعات ديگر.
2 ـ مواردى از حرمت پوشاندن سر، استثنا شده، يا پوشاندن صدق نمى كند:
الف ـ بستن دستمال به جهت سر درد و نيز انداختن بند مشك ؛
ب ـ گذاردن سر روى بالش و لو اين كه قسمتى از سر در آن داخل شود؛
ج ـ دوش گرفتن؛
د ـ خشك نمودن سر البته اگر اين كار را به تدريج انجام دهد.
3 ـ احوط و اولى ترك پوشاندن سر به وسيله اعضاى بدن ـ مانند دست ـ است در غير موارد ضرورت عرفى يا شرعى، مثل وضو و غسل اگر چه مستحب باشد؛ هر چند جواز خالى از وجه نيست.
4 ـ بر سر داشتن موى مصنوعى در حال احرام، اشكال دارد.
كفاره: كفاره پوشاندن سر، يك گوسفند است؛ و اگر پوشاندن تكرار شد و دربين آنها كفاره داد، اقوى تعدد كفاره است؛ و اگر نداد احوط تكرار نمودن كفاره است خصوصا اگر بدون عذر پوشانده باشد و خصوصا اگر پوشاندن در چند مجلس صورت گرفته باشد.
هفدهم: پوشاندن رو بر زنان
1 ـ بانوان در حال احرام نبايد تمام صورت خود و يا قسمتى از آن را به وسيله پوشيه يا نقاب و امثال آن، بپوشانند.
2 ـ موارد ذيل از حرمت پوشاندن، استثناء شده است:
الف ـ سر بر بالش گذاردن در حال خوابيدن
1 ـ يعنى حوله يا پارچه را روى سر نيندازد بلكه مثلاً مقدراى از آن را در دست بگيرد و بر قسمتهاى سر بكشد تا خشك شود.
ب ـ اگر پوشاندن لازم باشد، مانند جلوگيرى از مگس و امثال آن، مانعى ندارد.
ج ـ پوشاندن قسمتى از صورت براى نماز جهت اطمينان حاصل نمودن به رعايت پوششِ نمازى، مانعى ندارد ولى بعد از نماز بايد فورا آن را بردارد.
د ـ آويزان نمودن مثل چادر جلوى صورت در حال نماز يا جهت رو گرفتن از نامحرم بلكه مطلقا، مانعى ندارد و لازم نيست كه از تماس آن با صورت جلوگيرى نمايند.
هـ ـ خشك كردن صورت اگر به تدريج انجام شود، جايز است.
كفاره: در ثابت شدن كفاره ـ يك گوسفند ـ براى پوشاندن صورت بر زنان، تامّل است.
هجدهم: زير سايه رفتن
مردان در هنگام حركت در روز، نبايد زير سايه متحرك بروند اگرچه منحرف از بالاى سر باشد على الاحوط، ولى زير سايه ثابت رفتن، مانعى ندارد.
1 ـ زير سايه رفتن براى مردان چند حالت دارد:
الف ـ زير سايه رفتن يا بر سر گرفتن سايبان هنگام سير و حركت در روز چه در ماشين يا هواپيما يا پياده، جايز نيست.
ب ـ احوط ترك سايه انداختن است بوسيله چيزى كه بالاى سر نيست و همراه شخص حركت مى كند مثل سايه محمل و ديواره ماشين، ولى حركت در كنار چيزى كه سايه دارد مثل ماشين ايستاده يا درخت و ساختمان مانعى ندارد.
ج ـ استظلال. مانند در شب و در ماشين سقف دار حركت كردن در شب، مانعى ندارد و ممنوعيّت آن فقط اختصاص به روز دارد.
د ـ هنگامى كه مُحرم در جايى منزل نمود، چه در مكه و چه در عرفات و منى يا غير آن اگر به جهت استراحت در خيمه و خانه برود، مانعى ندارد، ولى هنگام تردّد و رفت و آمدِ براى حوائج در بيرون خانه و خيمه بنابر احوط نبايد زير سايه برود.
2 ـ زير سايه رفتن كودكان و زنان در هيچ صورتى مانع ندارد.
3 ـ اگر مردان به جهت شدّت گرما و سرما و باران و ساير موارد ضرورى زير سايه بروند، حرام نيست، ولى كفاره دارد.
4 ـ حركت در داخل تونل و مثل آن از جهت زير سايه رفتن مانعى ندارد.
433 كفاره: كفاره زير سايه رفتن عمدى، يك گوسفند است چه اختيارا رفته باشد و چه اضطرارا؛ و اگر زير سايه رفتن تكرار شود در هر احرام، يك كفاره كافى است.
نوزدهم: بيرون آوردن خون از بدن خود
1 ـ شخص مُحرم نبايد كارى كه مى داند سبب خارج شدن خون مى شود، انجام دهد، چه به خاراندن بدن باشد و چه به كندن دندان يا غير آن باشد.
2 ـ در حالت لزوم و براى رفع ناراحتى، خاراندن بدن و كندن دندان و لو اين كه موجب بيرون آمدن خون شود، مانعى ندارد.
3 ـ شخص مُحرم اگر علم داشته باشد كه مسواك زدن موجب بيرون آمدن خون مى شود، بنابر احتياط بايد آن را ترك كند.
4 ـ انجام دادن عملى كه يقين ندارد موجب بيرون آمدن خون مى شود، مانعى ندارد.
5 ـ تزريق آمپول به مريض در حال ضرورت حتى اگر بدانند خون خارج مى شود، مانعى ندارد.
كفاره: بيرون آوردن خون از بدن در هيچ صورتى كفاره ندارد.
بيستم: ناخن گرفتن
در حال احرام گرفتن تمام ناخن خود يا قسمتى از آن، جايز نيست مگر آنكه باقى ماندن آن موجب اذيت باشد.
كفاره: كفاره گرفتن ناخن با علم و عمد به ترتيب ذيل است:
الف ـ كفاره گرفتن يك يا چند ناخن، براى هر كدام يك مُدّ طعام است.
ب ـ كفاره گرفتن تمامى ناخنهاى دستها يك گوسفند است؛ ولى اگر در بين ناخن گرفتن براى آنها كفاره به «مُد» داده باشد، همان دادن مد براى بقيه كفايت مى كند، و همين طور است حكم گرفتن تمامى ناخنهاى پاها.
ج ـ كفاره گرفتن تمامى ناخنهاى دستها و پاها در يك مجلس، يك گوسفند است مگر اين كه در بين، كفاره داده باشد.
د ـ اگر مجموع ناخن دست ها در يك مجلس و مجموع ناخن پاها را در مجلس ديگر بگيرد، كفاره آن، دو گوسفند است.
هـ: اگر ناخن او ـ مثلاً ـ شكسته باشد و او را اذيت كند جائز است آن را بگيرد ولى براى هر ناخن يك مدّ طعام كفاره بدهد.
بيست و يكم : برداشتن سلاح
برداشتن و حمل نمودن آنچه كه عرفا به آن سلاح گفته مى شود و پوشيدن سلاح بر او، صدق مى كند، بر مُحرم حرام است، و صرف همراه داشتن على الاظهر حرمت ندارد.
اگر برداشتن سلاح به جهت ضرورت باشد كفاره ندارد.
بيست و دوم: كندن درخت و گياه حرم
1 ـ كندن و بريدن هر چيزى كه در حرم روييده باشد اعمّ از درخت و گياه، بر همه افراد چه مُحرم باشند و چه نباشند، حرام است.
2 ـ چيزى كه در راه رفتنِ به صورت متعارف، كنده شود، مانعى ندارد در صورتى كه راه رفتن براى او ضرورى باشد، يا اين كه علم به قطع شدن آن نداشته باشدو الاّ محلّ احتياط است.
كفاره: بنابر احتياط كفاره كندن درخت چه شخص مُحرم باشد و چه نباشد: اگر درخت بزرگ باشد، يك گاو است؛ و اگر كوچك باشد، در صورتى كه قيمت گوسفند كمتر از قيمت درخت نباشد، يك گوسفند است؛ و اگر قيمت گوسفند كمتر از قيمت درخت باشد، بايد به اندازه قيمت درخت كفاره بپردازد؛ و در كندن گياه كفاره نمى باشد بجز استغفار.
چگونگى و مكان ذبح و پرداخت كفاره
1 ـ هرگاه بر كسى كشتن شتر يا گاو يا گوسفند به عنوان كفاره واجب شده باشد، آن را در احرام عمره، در مكه مكرمه نحر يا ذبح مى نمايد، و در احرام حج، در منى و در صورتى كه خودش قادر بر انجام آن در مكان مشخّص شده نباشد، نائب مى گيرد.
2 ـ گوسفندى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود، لازم نيست كه شرايط گوسفند قربانى را داشته باشد.

منبع: Behjat.ir

فیش حج, بایدها و نبایدهای فیش حج, نیازمندی فیش حج, خرید و فروش فیش حج, آموزش مناسک حج, آموزش حج, حج تمتع, حج مفرده, خرید و فروش حج عمره و تمتع, احکام حج, احکام خرید و فروش فیش حج


دفتر خرید و فروش فیش حج اویسی
با تهیه فیش حج به سرزمین وحی سفر کنید
بهترین خریدار فیش تمتع و عمره با مناسب ترین قیمت
شماره تماس: 
خانم محمدی 09197274060 
شماره تلفن ثابت پاسخگویی تا ساعت 10 شب (10 خط ویژه) : 77325458 

خرید و فروش فیش حج تمتع وعمره در سراسر ایران
با اخذ مجوز از سازمان و زیرنظر دفاتر رسمی کشور
شماره تماس: اوسطی 09129412600 

*** بهترین خریدار نقدی فیش حج و فروشنده منصف تمتع ***
شماره تماس:
خانم ترابی  09193979927 
*** به خود می بالیم که مفتخر خدمت دهی به شما باشیم ***

فیش حج عمره و تمتع شما را با مناسبترین قیمت نقد و فوری در سراسرکشور
با مجوز رسمی از سازمان حج و زیارت خریداریم
خانم شمس 09191274155

خریدوفروش فیش عمره و تمتع فوری
شماره تماس مدیریت:
حاج ایمان 09122648807

خرید و فروش فیش حج عمره و تمتع فقط در استان تهران و البرز
خانم کریم پور 09193718323 

مرکز خرید و فروش فیش حج تمتع(واجب) در سراسر ایران
خانم رهنما 09966952325

فروش و خرید برگه حج عمره و تمتع کل ایران
حاج صالح 09126890334 

 نقل و انتقال فیش حج عمره و تمتع با بهترین قیمت
شماره تماس مدیریت دفتر: حاج امین 09199157001

خریدوفروش فیش مکه هر نوعی در کل ایران
شماره تماس سرپرست دفتر حج:  09125508898

 فروشنده و خریدار فیش حج سرتاسر ایران
حاج حمید توکلی  09125946073

خریدار در محل شما و فروشنده منصف عمره و تمتع 
حاج میثم 09382174868

خریدفروش مشاوره عمره و واجب(تمتع) توسط با سابقه ترین
حاج علیاری 09124227090

--- خرید فوری نقدی فیش حج به بالاترین قیمت بازار با پرداخت آنی --
--- فروش فوری فیش بدون واسطه و مستقیم --
-- با مجوز اصلی سازمان و امکان ارائه مجوز به خواست شما --
تور کربلا و سوریه و...
خانم یوسفی 09302121059

 
خريدار فيش مکه با بالاترين قيمت حتی در محل شما 
فروشنده فیش با منصف ترین قیمت
و ثبت نام تور عتبات: شامل کربلا و سوریه و ...
خانم کریمی  09196784089

خریدار فیش حج عمره و تمتع به صورت نقدی و فوری
سرتاسرکشور بیشتر استان مازندران
حاج ضیائی 09113119819

مرکز خرید و فروش فیش حج تهران
آژانس هواپیمایی بسطام

خریدفروش فیش عمره و تمتع
بیشتر استان همدان و در تمام ایران
خانم احمدی 09108658690  

خرید و فروش عمره و تمتع در دفتر معتبر دارنده مجوز بند پ سازمان حج و زیارت
09121777029 بسطامی 

 دفتر نوای حج ارائه دهنده ی کلیه خدمات
خرید وفروش فیش حج فقط در استان خوزستان
نقل وانتقال با مجوز سازمان حج و زیارت
مدیریت : خانم اصل صباح 09168815087

فروش ویژه دو فقره فیش واجب شهر کرج
ثبت نام سال 85 هر کدام 145 با سود فوری

 

ثبت آگهی فیش حج با پیامک SMS

فروشنده و خریدار محترم فیش حج، شما می توانید برای درج آگهی در سایت فیش حج، علاوه بر فرم ثبت سفارش با استفاده از سامانه پیامکی متن کامل آگهی خود (اعلام خرید و یا فروش به همراه تعداد فیش، نام و نام خانوادگی ، تلفن همراه و یا ثابت و متن آگهی و شهر) را به شماره 09191168763 پیامک بفرستید، توجه داشته باشید آگهی بدون موارد بالا در سایت ثبت نمی شود.

درج آگهی در سایت فیش حج رایگان است.

حذف آگهی از سایت فیش حج

برای حذف آگهی از سایت فیش حج، با همان شماره ای که آگهی را ثبت کرده اید، عدد 2 با نام و نام خانوادگی درج شده در سایت را به شماره 09191168763 پیامک کنید و یا با شماره 09123952536 تماس بگیرید.