جستجو در خریداران و فروشندگان سایت فیش حج عمره و تمتع واجب

آموزش مناسک حج

خرید و فروش فیش حج - وقوف

فیش حج در صورت داشتن - وقوف در عرفات
واجب دوم از واجبات حج فیش حج تمتع «وقوف» در «عرفات» است، و از اركان حج محسوب مى شود.
زمان وقوف و انواع آن
الف ـ وقت - فیش حج عمره و تمتع - اختيارى عرفات
1 ـ از اول ظهر روز نهم ذى الحجه تا غروب آفتاب ـ بنابر احتياط ـ وقت اختيارى فروش فیش حج وقوف عرفات محسوب مى شود و افرادى كه عذرى ندارند، بايد در اين زمان در عرفات وقوف نمايند.
2 ـ بودن در تمام اين وقت در عرفات اگر چه واجب است لكن تمام آن، ركن محسوب نمى شود، بلكه اگر بودنِ در اين مكان، صدق كند هر چند كم باشد ـ مثلا يك دقيقه ـ براى صحت حج كافى است.

خرید و فروش فیش حج - وقوف
ب ـ وقت اضطرارى عرفات:
مقدارى از شب دهم ـ يعنى شب عيد قربان در صورت خرید فیش حج ـ وقت اضطرارى عرفات، محسوب مى شود؛ و افرادى كه به جهت فراموشى يا عذر موجّه ديگر، وقوف اختيارى را درك ننموده اند، بايد اين وقوف را درك نمايند؛ و اگر عمدا اين وقوف را نيز ترك كنند، حج آنها فاسد مى شود هر چند وقوف مشعر را درك نمايند.
نيّت وقوف
1 ـ وقوف بايد با نيّت و قصد قربت صورت گيرد و اگر مثلاً در تمام وقت خواب يا بيهوش باشد، كفايت نمى كند ولى اگر مثلاً قبل از آن قدرى وقوف كرده و خوابيده باشد، كفايت مى كند.
2 ـ اگر كسى خواست علاوه بر نيّت قلبى بر وقوف، آن را بر زبان آورد مى تواند اين جمله را بگويد: «وقوف مى نمايم در عرفات به نيّت حَجّة الاسلام يا حج مستحبى، قربة إلى اللّه ».
در وقوف طهارت شرط نيست
طهارت و امثال آن در وقوف شرط نيست؛ پس اگر شخصى جنب يا حايض هم باشد، وقوف او صحيح است.
فیش حج - وقوف بر جبل الرحمه
وقوف بر روى كوه «جبل الرحمه» مكروه است و مستحب است وقوف در پائين كوه از طرف چپ آن نسبت به كسى كه از مكّه معظّمه مى آيد، باشد.
كوچ كردن از عرفات پيش از غروب آفتاب
كوچ كردن از عرفات پيش از غروب آفتاب با علم و عمد، حرام است ولى موجب بطلان حج نمى شود؛ و اگر كسى قبل از غروب كوچ نمود، چند حالت دارد:
الف ـ اگر عمدا كوچ كرده و پشيمان شده و بازگشته، بنابر احتياط، كفاره بدهد.
ب ـ واگر عمدا كوچ كرده وبازنگشت، بايد يك شتر كفاره بدهد و ظاهر آن است كه بايد آن را در منى در روز - خرید فروش فیش حج
عيد، نحر كند؛ و اگر نتواند يك شتر بدهد، بايد هجده روز روزه بگيرد و اظهر آن است كه لازم نيست پى در پى باشد.
ج ـ و اگر سهوا كوچ كرده، اگر برگشت، چيزى بر او نيست. و اگر به خاطرش نيامد يا حكم را نمى دانست، و بازنگشت نيز بر او چيزى نيست.
د ـ اگر كسى سهوا كوچ كرده و متوجه شده و يا جاهل بوده و عالم شده و بازنگشته ـ بنابر احتياط ـ كفاره اى كه براى فرض عمد ذكر شد با ترتيب ذكر شده، براى او هم ثابت است.

منبع : Behjat.ir بهجت

فیش حج, آموزش مناسک حج, خرید فیش حج, فروش فیش حج, خرید فروش حج, قیمت فیش حج

در خرید فروش فیش حج چه چیزهایی قربانی و فدامی شوند ؟

عمل پنجم حج و عمل دوم منى

فیش حج - زمان و مكان قربانى كردن در خرید و فروش فیش حج
1 ـ قربانى در روز عيد در زمين «منى» انجام مى شود.
2 ـ قربانى بايد ـ بنابر احتياط ـ بعد از رمى صورت گيرد، ولى اگر از روى فراموشى يا عمدا قبل از رمى صورت گيرد، كافى است.
3 ـ اگر به علت تغيير محل، ذبح در «منى» ممكن نباشد و تأخير انداختن آن و لو تا آخر ماه ذى الفیش حجه موجب عسر و حرج نوعى باشد، در اين صورت ذبح در خارج از «منى» ـ با مراعات اقربيت به منى ـ مانعى ندارد.

ترك قربانى كردن
1 ـ اگراز روى فراموشى يا عذر ديگرى، ذبح يا نحر را در روز عيد ترك نمود، لازم است بنابر احتياط تا آخر ايام تشريق آن را بجا آورد؛ و اگر عذر او ادامه پيدا كرد، مى تواند تا آخر ماه ذى الفیش حجه تأخير نمايد و كافى خواهد بود.
2 ـ كسى كه عمدا ذبح را ترك نموده، به دستور مسأله بالا عمل نمايد.
3 ـ اگر كسى به جهتى ـ مثلاً به اعتقاد اين كه گوشت تلف مى شود ـ
1 ـ يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ماه، ايام تشريق ناميده مى شود.
قربانى نكرد و تقصير نمود و اعمال فیش حج را انجام داد، بايد قربانى نمايد و اعاده حلق يا تقصير لازم نيست و اعمال مكه معظّمه را احتياطا اعاده كند.

در خرید فروش فیش حج چه چیزهایی قربانی و فدامی شوند ؟
4 ـ كسى كه براى ذبح وكيل گرفته و با اعتقاد به اين كه او ذبح را انجام داده، حلق يا تقصير نمود و اعمال فیش حج را انجام داد، و بعد فهميد كه وكيل ذبح نكرده بايد ذبح را انجام دهد و اعاده حلق يا تقصير لازم نيست.
مشخّصات قربانى
1 ـ قربانى بايد ـ به ترتيب افضليّت ـ «شتر» يا «گاو» يا «گوسفند» باشد. شتر بايد سال پنجم را تمام كرده باشد و داخل در سال ششم شده باشد؛ و گاو و بز ـ بنابر احتياط ـ داخل سال سوم باشند؛ و احتياط واجب آن است كه گوسفند يك سالش تمام و داخل در سال دوم شده باشد.
2 ـ قربانى بايد از هر جهت سالم باشد؛ پس قربانى كور، يك چشم، شَل، گوش بريده ولو به مقدار كم، يا قربانى شاخ شكسته از اندرون، يا اخته شده، يا بسيار پير و بيمار، كفايت نمى كند.
3 ـ احوط آن است كه قربانى ـ علاوه بر آنكه مشهور فرموده اند كه در گُرده هاى او «پيه» باشد ـ به نحوى باشد كه او را در عرف، لاغر هم نگويند.
4 ـ احتياط مستحب آن است كه قربانى «تخم كوبيده» هم نباشد و قربانى كه گوشش سوراخ يا شكافته شده يا «رگ ماليده» باشد عيبى ندارد و نيز احتياط مستحب آن است كه قربانى طورى نباشد كه به طور مادرزادى، شاخ و دم نداشته باشد.
6 ـ شرايطى كه براى قربانى ذكر شده، بايد احراز شده، و بدون احراز نمى توان بنابر سالم بودن آن گذارد.
اگر بعد از ذبح بفهمد كه قربانى شرايط را دارا نبوده
1 ـ اگر سن قربانى از آنچه كه بيان شد كمتر باشد، كفايت نمى كند؛ و اگر بعد از ذبح بفهمد كه قربانى سنّ لازم را نداشته، بايد قربانى ديگرى ذبح نمايد.
2 ـ اگر قربانى را به عقيده اين كه سالم است خريدارى نمود و ذبح كرد و بعد معلوم شد كه معيوب است، كفايت نمى كند.
3 ـ اگر قربانى را به عقيده اين كه چاق است ذبح كرد بعد فهميد كه لاغر است، كافى است و نياز به ذبح ديگر نيست.
4 ـ هر گاه گمان به لاغر بودن قربانى داشت ولى به اميد چاق بودن، آن را ذبح كرد و قصد او اطاعت دستور خداوند متعال بود و بعد معلوم شد كه چاق بوده، كافى است.
اگر قربانى بعد از خريد، مريض يا معيوب شود
1 ـ هر گاه قربانى سالم و بى عيبى خريد و قبل از ذبح، مريض يا معيوب شد، ذبح آن كافى نيست و لازم است تعويض نمايد.
توجه: شرايطى كه ذكر شده، فقط براى قربانى است و براى كفّاره لازم نيست.
كفايت ذبح قربانى غير واجد شرايط با عدم تمكن از سالم
شرايطى كه براى قربانى ذكر شد، همه آن در صورت تمكن و قدرت است و كسى كه نتواند قربانى را به اين شرايط تهيّه نمايد، هر چه براى او ممكن باشد، همان كافى است و بنابر احتياط ـ به نحوى كه ذكر خواهد شد ـ روزه هم بگيرد.
كسى كه پول دارد ولى قربانى نيابد
كسى كه پول قربانى را دارد ولى قربانى گيرش نمى آيد، بايستى پول آن را نزد شخص امينى بگذارد كه تا آخر ماه ذى الفیش حجة با آن پول قربانى خريده و ذبح نمايد؛ و چنانچه ماه ذى الفیش حجة گذشت، نبايد ذبح نمايد تا سال بعد و احوط آن است كه در صورت تأخير از ذى الفیش حجه همان سال، هم سال بعد ذبح نمايد و هم ده روز روزه بگيرد.
كسى كه نه قربانى دارد و نه پول آن را
1 ـ كسى كه نه قربانى دارد و نه پول آن را، به جاى آن بايد ده روز روزه بگيرد؛ به اين ترتيب كه سه روز آن را پى در پى در فیش حج بگيرد، يعنى روز هفتم و هشتم و نهم ذى الفیش حجة را روزه بگيرد و اين سه روز را مى تواند پس از شروع به اعمال عمره تمتّع از اوّل ماه ذى الفیش حجة روزه بگيرد و بايد پى در پى باشد و هفت روز ديگر را بعد از بازگشت در وطن روزه بگيرد؛ و اظهر آن است كه لازم نيست هفت روز پى در پى باشد و نيز لازم نيست روزه در خود وطن باشد بلكه اگر در جايى قصد اقامت نمود، كافى است.
2 ـ كسى كه بايد در فیش حج به جاى قربانى روزه بگيرد، اگر نتواند روز هفتم را روزه بگيرد، روز هشتم و نهم را روزه هم بگيرد و روز ديگر را بعد از بازگشت از منى روزه بگيرد؛ لكن چنانچه روز هشتم را هم نتوانست، روز نهم را روزه نگيرد و هر سه روز را بعد از برگشتن از منى روزه بگيرد و احتياط آن است كه پس از بازگشت هر چه زودتر روزه ها را بگيرد و بدون عذر تأخير ننمايد هر چند تا آخر ذى الفیش حجة ـ بنابر اقوى ـ تأخير آن جايز است.
5 ـ اگر كسى كه قدرت بر تهيه قربانى ندارد، در فیش حج سه روز روزه نگرفت تا ماه تمام شد، بايد خودش يا نايبش در سال بعد قربانى ذبح نمايد و روزه كافى نيست.
6 ـ اگر كسى پول قربانى ندارد ولى متاعى زايد بر شأن داشته باشد حتّى اگر لباس باشد بايد آن را بفروشد و قربانى تهيه نمايد.
7 ـ كسى كه مى توانسته روزه بگيرد ولى نگرفته، بر ورثه وى واجب است از طرف وى قضا نمايد.
شراكت در قربانى
كسى كه نمى تواند به تنهايى قربانى تهيه نمايد و مى تواند با مشاركت ديگرى آن را تهيه نمايد، احتياط آن است كه بين شركت در قربانى و روزه گرفتن جمع نمايد.
شرايط ذابح
1 ـ ذبح ـ چه در قربانى و چه در كفّاره ـ لازم نيست توسط خود شخص صورت گيرد بلكه جايز است كه در حال اختيار هم ديگرى را نائب قرار دهد، هر چند توسط خودش مستحب است.
2 ـ كسى كه ذبح به او واگذار مى شود، لازم نيست مؤمن باشد ولى بايد ذبح را به گونه صحيح انجام دهد.
3 ـ كسى كه براى ذبح نائب مى شود نيّت او از طرف منوبٌ عنه، كافى است و لازم نيست منوب عنه هم نيّت كند.
مصرف قربانى
احتياط آن است كه در صورت امكان، مقدارى از قربانى را به فقير مؤمن صدقه دهد، يا به وكيل او بدهد تا به او برساند؛ و يك مقدارى را هديه نمايد؛ و مقدارى را هم خودش بخورد. جدا كردن صدقه و هديه لازم نيست و به صورت مشاع، مى تواند به ترتيب بالا عمل نمايد.
اگر بعد از روزه، بر قربانى قدرت حاصل شود
1 ـ كسى كه نه قربانى داشت و نه پول آن را و در فیش حج سه روز روزه
گرفت، سپس قربانى براى او ممكن شد، قربانى بر او واجب نيست و روزه كافى است اگر چه ذبح كردن بهتر است.

منبع : Behjat.ir

فیش حج, خرید فروش فیش حج, حج, فروش حج, خرید حج, خریدار حج, فروشنده حج, اخبار حج, آموزش مناسک حج تمتع, آموزش مناسک حج عمره

عمل سوم در فیش حج بعد از وقوف در مزدلفه (مشعر)

واجب سوم از واجبات خرید و فروش فیش حج تمتع «وقوف» در «مزدلفه» است و از اجزا فیش حج محسوب مى شود.
زمان و انواع وقوف مشعر
1 ـ وقوف اختيارى مشعر:
الف ـ وقوف اختيارى مشعر براى افرادى كه عذرى ندارند از طلوع فجر (وقت اذان صبح) روز عيد قربان آغاز مى شود؛ و هر چند ـ بنابر اشهر و احوط ـ ماندن تا طلوع آفتاب، واجب است ولى مقدار ركن به اندازه اى است كه عرفا «بودن در مشعر» صدق كند و لو اين كه كم باشد؛ و اگر كسى عمدا قبل از طلوع، كوچ كند، كار حرام انجام داده ولى حج او صحيح است و بعضى يك گوسفند كفّاره واجب دانسته اند.
ب ـ بيتوته در مزدلفه (مشعر) در شب عيد بنابر احوط، واجب است.
2 ـ وقوف اضطرارى مشعر:
افرادى كه به جهت عذرى نتوانند وقوف اختيارى مشعر را درك نمايند، بايد وقوف اضطرارى نمايند.
مشعر داراى دو وقت اضطرارى است:
الف ـ اگر مقدارى بين طلوع آفتاب تا ظهر روز عيد در مشعر الحرام باشند، كافى است.
ب ـ زنان و كودكان و اشخاص پير و بيماران و يا كسانى كه كار ضرورى دارند، وقوف در شب عيد در مشعر براى آنها كافى است.
براى اين دسته افراد، جايز است بعد از صدق وقوف در شب باقصد قربت، قبل از طلوع فجر، به سوى منى كوچ نمايند.
نيت وقوف مشعر
1 ـ وقوف در مشعر الحرام بايد با نيت و قصد قربت باشد.
2 ـ اگر كسى خواست علاوه بر نيت قلبى آن را بر زبان آورد، مى تواند اين جمله را بگويد: «وقوف مى نمايم در مشعر الحرام به نيت فیش حج تمتع واجب يا مستحب قربة الى اللّه ».
در وقوف مشعر طهارت شرط نيست
در وقوف در مشعر ـ مانند وقوف در عرفات ـ داشتن وضو و غسل، شرط نمى باشد.
كوچ كردن از مشعر
اگر كسى بدون عذر قبل از طلوع فجر از مشعر الحرام كوچ نمايد در حالى كه شب عيد را در آنجا با قصد قربت وقوف نموده و وقوف اختيارى عرفات نيز از او فوت نشده باشد، حج او ـ بنابر مشهور كه قوى است ـ صحيح مى باشد، لكن يك گوسفند بايد كفّاره بدهد.
ترك وقوف مشعر و عرفات يا يكى از آنها
با توجه به آنكه برخى افراد به هر دليل وقوف عرفات و مشعر يا يكى از آن دو از آنها فوت مى شود و وقوف در عرفات و مشعر داراى وقوف اختيارى و اضطرارى است، حالتهاى مختلفى براى ترك وقوف، متصوّر
است كه در برخى صور فیش حج صحيح و در برخى ديگر موجب بطلان حج ولو بنابر احتياط، مى شود. اين صور عبارتند از موارد ذيل:
ترك وقوفى كه موجب بطلان حج نمى شود
اگر كسى موفق نگرديد كه هر دو وقوف اختيارى عرفات و مشعر را درك نمايد، حال او بر چند گونه است:
1 ـ شخصى كه وقوف اختيارى عرفات و اضطرارى مشعر را درك كند، فیش حج او در صورتى كه فوت وقوف مشعر، عمدى نبوده صحيح است، مگر آنچه در صورت ادراك اختيارى عرفه با اضطرارى ليلى مشعر، گذشت.
2 ـ اگر كسى وقوف اضطرارى عرفات و اختيارى مشعر را درك نمايد، فیش حج او در صورتى كه فوت وقوف اختيارى عرفات، عمدى نبوده، صحيح است.
3 ـ اگر كسى فقط وقوف اختيارى مشعر را درك نمايد، چنانچه ترك وقوف اختيارى و اضطرارىِ عرفات عمدى نباشد، حج او صحيح است.
4 ـ اگر كسى فقط وقوف اختيارى عرفات را درك نمايد چنانچه وقوف اختيارى مشعر را عمدا ترك نكرده، اظهر صحت حج است.
5 ـ چنانچه شخصى وقوف اضطرارى عرفات و يكى از دو وقوف اضطرارى مشعر ـ بنا بر اظهر ـ را درك نمايد، در اين صورت اگر وقوف اختيارى هر يك، بدون عذر ترك نشده باشد، بعيد نيست حج او صحيح باشد اگر چه احوط آن است كه با بقاى استطاعت يا استقرار حج، آن را اعاده نمايد.
ترك وقوفى كه موجب بطلان حج مى شود
1 ـ اگر كسى هيچ يك از وقوفهاى اختيارى و اضطرارى را درك ننمايد، حج او باطل است چه عمدا باشد و چه سهوا، و لازم است با همان احرام با نيت عدول ـ بنابر احتياط واجب ـ به فیش حج عمره مفرده عدول نمايد و آن را بجا آورد و در صورتى كه حج بر عهده او مستقر بوده يا استطاعتش تا سال بعد باقى بماند، حج را اعاده نمايد.
2 ـ اگر فقط وقوف اضطرارى عرفات را درك نمايد، حج او باطل است.
3 ـ اگر فقط يكى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درك نمايد، در اين صورت اگر وقوفهاى ديگر را بدون عذر ترك ننموده، احتياط آن است كه اعمال را به قصد وظيفه فعلى انجام دهد و حج را اعاده نمايد.
اعمال مِنى
1 ـ هر گاه وقوف مشعر به پايان رسيد، حُجاج بايد به سوى منى روانه گردند و اعمالى كه در آنجا واجب است، انجام دهند.
2 ـ ترتيب در اعمال منى، واجب تكليفى است على الاشهر الاحوط نه شرطى، و اگر كسى مثلاً قبل از قربانى حلق يا تقصير نمايد، مجزى است ولازم نيست بعد از قربانى كردن اعاده كند.
3 ـ سه عمل در منى ـ به ترتيب ذيل ـ واجب است:
عمل چهارم حج و عمل اوّل منى:  رمى جمره عقبه
واجب چهارم از واجبات حج، زدن سنگريزه در روز عيد به جمره عقبه است.
شرايط پرتاب سنگريزه
1 ـ نيت و قصد قربت؛و اگر خواست آن را بر زبان آورد مى تواند اين جمله را بگويد: «رمى جمره عقبه انجام مى دهم از حج تمتع واجب يا مستحب قربة إلى اللّه »؛
2 ـ تعداد سنگريزه ها بايد هفت تا باشند و كمتر از آن كافى نيست؛
3 ـ سنگريزه ها جداگانه پرتاب شوند و زدن چندتايى باهم كافى نيست؛
4 ـ در حالت قدرت و اختيار، خود شخص بايد آنها را پرتاب نمايد؛
5 ـ سنگريزهها بايد پرتاب شوند و گذاشتن آنها بر جمره، كافى نيست، ولى اگر در راه به چيزى برخورد نمايد سپس به جمره اصابت نمايد، اگر از اول تا آخر، رمى صدق نمايد، ظاهر كفايت آن است.
6 ـ سنگريزه ها به جمره اصابت نمايند.
زمان رمى
رمى بايد در روز، بين طلوع و غروب آفتاب صورت گيرد و زنان و كسانى كه كوچ از مشعر برايشان در شب جايز است، ـ بنابر اظهر ـ مى توانند شب عيد، رمى جمره نمايند.
تذكر
1 ـ رمى از طبقه دوم جائز است.
2 ـ رمى به وسيله فلاخن و امثال آن، خلاف احتياط است.
مشخصات سنگريزه
1 ـ سنگريزه ها بايد از حرم باشند و بهتر آن است كه از مشعر جمع آورى شوند.
2 ـ سنگها بِكر و دست نخورده باشند، يعنى قبلاً به گونه صحيحى پرتاب نشده باشند.
3 ـ رمى با سنگريزه مرمر جائز است.
شك در رمى و شرايط آن
1 ـ هر گاه شك كند كه سنگريزه به جمره اصابت نموده يا نه، بنا بگذارد كه اصابت نكرده و سنگ ديگرى بزند.
2 ـ هر گاه شك كند كه آيا پرتاب او به هفت مرتبه رسيده يا نه، بايد به قدرى پرتاب نمايد تا اطمينان حاصل شود.
3 ـ اگر شك كند كه سنگى دست نخورده و بكر است يا نه، مى تواند بنا بگذارد كه بكر و دست نخورده است.
4 ـ كسى كه دراين امور وسواس داشته باشد يا كثير الشك باشد، بايد طبق متعارف مردم عمل نمايد.
5 ـ بعد از پايان يافتنِ پرتاب سنگريزه و انصراف از آن اگر شك در تعداد رمى يا شرايط سنگريزه نمايد، به شك خود اعتنا نكند.
6 ـ تكرار رمى از روى احتياط، مانعى ندارد.
فراموشى يا ترك رمى جمره
چنانچه كسى رمى جمره را ترك نمايد يا بعدا بفهمد كه رمى او باطل بوده است، چند حالت ممكن است داشته باشد:
1 ـ اگر فراموش كرده بود يا مسأله را نمى دانست، تا روز سيزدهم هر وقت فهميد آن را انجام دهد با جلو انداختن رمى قضا بر رمى اداء همان روز؛ و همچنين است ـ بنابر احتياط ـ اگر عمدا باشد.
2 ـ هر گاه شب فهميد كه رمى را ترك كرده، بايد روز بعد آن را انجام دهد، به نحوى كه گذشت كه تقديم قضا بر ادا كند مگر آنكه از افرادى باشد كه رمىِ در شب براى آنها جايز است.
3 ـ اگر بعد از روز سيزدهم فهميد، در سال بعد اگر ممكن باشد خودش و اگر نه نائبش آن را بجا آورد و همچنين است اگر بعد از بازگشت از حج يادش بيايد.
كسى كه قدرت بر رمى نداشته باشد
1 ـ افرادى كه به هيچ عنوان خودشان نمى توانند رمى نمايند، يا براى آنها مشكل است به نوعى كه غير قابل تحمل است، بايد نائب بگيرند.
2 ـ اگر كسى براى رمى نائب گرفت و بعد خودش امكان رمى برايش حاصل شد، در حالى كه وقت باقى است، احوط اعاده رمى است.
3 ـ بيمارى كه اميد بهبودى تا مغرب ندارد ولى احتمال مى دهد كه در شب بتواند رمى نمايد، احتياط آن است كه نائب بگيرد و خودش هم در شب رمى نمايد.
4 ـ اگر بيمار در اثناى رمى نائب، بهبودى يابد و قدرت بر رمى پيدا نمايد، رمى را از سر بگيرد.

منبع : Behjat.ir

آموزش مناسک حج عمره, آموزش مناسک حج تمتع, خرید فروش حج, فیش حج, فروش فیش حج, فیش مکه, خرید فروش فیش حج تمتع

عمل دوم در خرید و فروش فیش حج سپس وقوف در عرفات

فیش حج - واجب دوم از واجبات خرید فیش حج تمتع سپس «وقوف» در «عرفات» است، و از اركان اصلی تبادل فیش حج محسوب مى شود.
زمان وقوف و انواع آن در خریداران فیش حج
الف ـ وقت اختيارى عرفات
1 ـ از اول ظهر روز نهم ذى الحجه تا غروب آفتاب ـ بنابر احتياط ـ وقت اختيارى وقوف عرفات محسوب مى شود و افرادى كه عذرى ندارند، بايد در اين زمان در عرفات وقوف نمايند.

عمل دوم در خرید و فروش فیش حج سپس وقوف در عرفات
2 ـ بودن در تمام اين وقت در عرفات اگر چه واجب است لكن تمام آن، ركن محسوب نمى شود، بلكه اگر بودنِ در اين مكان، صدق كند هر چند كم باشد ـ مثلا يك دقيقه ـ براى صحت حج كافى است.
ب ـ وقت اضطرارى عرفات:
مقدارى از شب دهم ـ يعنى شب عيد قربان ـ وقت اضطرارى عرفات، محسوب مى شود؛ و افرادى كه به جهت فراموشى يا عذر موجّه ديگر، وقوف اختيارى را درك ننموده اند، بايد اين وقوف را درك نمايند؛ و اگر عمدا اين وقوف را نيز ترك كنند، حج آنها فاسد مى شود هر چند وقوف مشعر را درك نمايند.
نیت وقوف
1 ـ وقوف بايد با نیت و قصد قربت صورت گيرد و اگر مثلاً در تمام وقت خواب يا بيهوش باشد، كفايت نمى كند ولى اگر مثلاً قبل از آن قدرى وقوف كرده و خوابيده باشد، كفايت مى كند.
2 ـ اگر كسى خواست علاوه بر نیت قلبى بر وقوف، آن را بر زبان آورد مى تواند اين جمله را بگويد: «وقوف مى نمايم در عرفات به نیت حَجّة الاسلام يا حج مستحبى، قربة إلى اللّه ».
در وقوف طهارت شرط نيست
طهارت و امثال آن در وقوف شرط نيست؛ پس اگر شخصى جنب يا حايض هم باشد، وقوف او صحيح است.
وقوف بر جبل الرحمه
وقوف بر روى كوه «جبل الرحمه» مكروه است و مستحب است وقوف در پائين كوه از طرف چپ آن نسبت به كسى كه از مكّه معظّمه مى آيد، باشد.
كوچ كردن از عرفات پيش از غروب آفتاب
كوچ كردن از عرفات پيش از غروب آفتاب با علم و عمد، حرام است ولى موجب بطلان حج نمى شود؛ و اگر كسى قبل از غروب كوچ نمود، چند حالت دارد:
الف ـ اگر عمدا كوچ كرده و پشيمان شده و بازگشته، بنابر احتياط، كفّاره بدهد.
ب ـ واگر عمدا كوچ كرده وبازنگشت، بايد يك شتر كفّاره بدهد و ظاهر آن است كه بايد آن را در منى در روز
عيد، نحر كند؛ و اگر نتواند يك شتر بدهد، بايد هجده روز روزه بگيرد و اظهر آن است كه لازم نيست پى در پى باشد.
ج ـ و اگر سهوا كوچ كرده، اگر برگشت، چيزى بر او نيست. و اگر به خاطرش نيامد يا حكم را نمى دانست، و بازنگشت نيز بر او چيزى نيست.
د ـ اگر كسى سهوا كوچ كرده و متوجه شده و يا جاهل بوده و عالم شده و بازنگشته ـ بنابر احتياط ـ كفاره اى كه براى فرض عمد ذكر شد با ترتيب ذكر شده، براى او هم ثابت است.

منبع : behjat.ir

فیش حج, خرید فیش حج, آموزش تصویری مناسک حج, حج تمتع, حج عمره, حج, خریدار حج, خرید فروش حج

عمل اول حج:  خرید یا فروش فیش حج بعد احرام

فیش حج - اولين عمل بعد از پايان يافتن عمره تمتع، احرام حج است كه از جهت احكام و شرايط، مانند احرام عمره است و اختلاف آن دو، فقط در نيّت و زمان و مكان احرام است كه بيان مى شود.
زمان احرام حج
1 ـ زمان احرام  در صورت خرید فیش حج، بعد از فراغت از اعمال عمره تمتع، آغاز مى شود و تا زمانى كه شخص بتواند وقوف عرفات را درك كند، ادامه مى يابد و بهترين وقت آن روز «ترويه»، يعنى هشتم ذى الحجه است.
2 ـ قبل از انجام دادن تقصير، احرام براى حج بدون فیش حج جايز نيست؛ همچنين قبل از تمام شدن اعمال حج، مُحرم شدن براى عمره مفرده جائز نيست.
مكان احرام حج
1 ـ احرام براى حج در صورت پرداخت هزینه ی فیش حج ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد در شهر مكه قديم، صورت گيرد؛ و مستحب است از مسجد الحرام در نزد مقام ابراهيم عليه السلام يا در حجر اسماعيل عليه السلام باشد.

عمل اول حج:  خرید یا فروش فیش حج بعد احرام
ترك احرام حج
1 ـ اگر كسى سهوا يا به خاطر ندانستن مسأله، احرام حج را ترك كند يا احرام او باطل بوده و نمى دانسته، در وقتى كه فهميد:
الف ـ اگر برايش ممكن باشد، بايد در مكّه مُحرم شود و اگر در عرفات باشد بايد برگردد و اگر بازگشت برايش ممكن نباشد از همان جايى كه هست مُحرم شود؛
ب ـ اگر بعد از وقوف به عرفات فهميد، بايد از هر جايى كه هست مُحرم شود.
ج ـ اگر اصلاً متوجه نشد تا از اعمال حج فارغ شد، حج او صحيح است.
2 ـ اگر كسى عمدا احرام حج را ترك كند:
الف ـ اگر امكان تدارك آن قبل از وقوف به عرفات باشد، بايد از مكّه معظّمه مُحرم شود.
ب ـ و اگر ممكن نباشد از مكه مُحرم شود، و يا پس از مُحرم شدن، به وقوف عرفات نرسد، حج او باطل است و بايد سال بعد آن را اعاده نمايد.
طواف استحبابى بعد از احرام حج - خرید فروش حج
شخصى كه براى خرید حج تمتع یا فروش حج تمتع سپس مُحرم شده است و هنوز به طرف عرفات روانه نشده است، احتياط مستحب آن است كه طواف مستحبى انجام ندهد؛ و چنانچه انجام داد، احتياط مستحب آن است كه بعد از طواف در محل احرام در حالى كه لباس احرام را پوشيده باشد، تلبيه را تجديد نمايد.

 منبع: Behjat.ir

 

فیش حج, خرید فروش فیش حج, حج, تمتع, عمره, آموزش مناسک حج, خرید فیش حج, فروش فیش حج

 بخش پنجم فیش حج عمره تمتع: تقصيـر خریدار یا فروشنده فیش حج

واجب پنجم از فیش حج عمره تمتع، «تقصير» است.

فیش حج : «تقصير»، يعنى كوتاه كردن در خرید فروش فیش حج ؛ و مراد از آن در اينجا اين است كه مقدارى از هزینه فیش حج است.
توجه: در عمره تمتع، تراشيدن سر به جاى تقصير، جايز نيست و كفايت هم نمى كند و اگر بتراشد بايد ـ طبق نص و فتواى مشهور ـ كفّاره بدهد.
زمان و مكان تقصير
1 ـ زمان تقصير، بعد از تمام شدن سعى است و چنانچه كسى قبل از فارغ شدن از سعى تقصير نمود، كافى نيست و بايد كفّاره بدهد اگر عمدى بوده است و احتياط در صورت نسيان گذشت.
2 ـ لازم نيست تقصير بلافاصله بعد از سعى بجا آورده شود.
3 ـ لازم نيست تقصير در مروه بجا آورده شود و مُحرم مى تواند هر جا دلش خواست تقصير نمايد ولى تا تقصير ننموده محرّمات احرام بر او حلال نمى شود.
شرايط تقصير
1 ـ تقصير بايد با نيّت و قصد قربت صورت گيرد.
و اگر كسى بخواهد آن را برزبان آورد، مى تواند اين جمله را بگويد: «تقصير مى كنم به نيّت عمره تمتع از حَجّة الاسلام يا حج مستحبى قربةً الى اللّه ».
2 ـ در تقصير ـ مانند سعى ـ طهارت و ستر عورت و امثال آن، شرط نيست.
ترك تقصير
1 ـ اگر كسى تقصير را فراموش كند تا بعد از مُحرم شدن براى حج، عمره اش صحيح است ولى بنابر احتياط واجب، بايد يك گوسفند كفّاره بدهد.
2 ـ اگر عمدا تا وقت احرام حج، تقصير را ترك نمود، جمعى تصريح دارند كه عمره او باطل و حج او به افراد تبديل مى شود و لازم است بعد از حج، عمره مفرده بجا آورد و بعضى تصريح كرده اند حج را در سال بعد اعاده نمايد.

 بخش پنجم فیش حج عمره تمتع: تقصيـر خریدار یا فروشنده فیش حج
چگونگى خروج از احرام توسط تقصير
تا زمانى كه مُحرم تقصير ننموده، محرمات احرام بر او حلال نمى شود و وقتى كه در عمره تمتع، تقصير با شرايط آن انجام شود، همه محرّمات احرام بر او حلال مى شود، و تراشيدن سر بعد از تقصير در عمره تمتع ظاهر، عدم حرمت آن است از جهت احرام، و اما عدم حرمت آن به جهت منافات با احتمال وجوب توفير براى حج، محلّ اشكال است.
تقصير براى ديگرى
1 ـ لازم نيست تقصير توسط خود شخص صورت گيرد و اگر ديگرى، مقدارى از مو يا ناخن او را بچيند، كافى است.
2 ـ كسى كه براى ديگرى ـ بوسيله چيدن مو ـ تقصير مى نمايد، نبايد مُحرم باشد، چون گرفتن موى ديگرى هم بر مُحرم حرام است، ولى گرفتن ناخنِ ديگرى توسط مُحرم، مانعى ندارد؛ لكن در فرض اول نيز بعيد نيست تقصير واقع شود، هر چند با كار حرام بر غير صورت گرفته باشد.
ترك تقصير در عمره مفرده و احرام مجدّد
اگر كسى در عمره مفرده تقصير را انجام ندهد و ـ مثلاً ـ به مدينه منوّره
برگردد يعنى به خارج حرم برود و مجدّدا جهت عمره ديگر مُحرم شود، احرام دوّم او صحيح نيست و بايد ابتدا تقصير نمايد تا از احرام اول بيرون آيد؛ و چنانچه احرام دوم او براى عمره تمتع بوده، بايد به ميقات برگردد و مُحرم شود و در صورت عدم امكان بازگشت به ميقات، در خارج حرم مُحرم شود.
تذكر:
طواف نساء و نماز آن در عمره تمتع، واجب نيست و بجا آوردن آن به قصد رجا، مانعى ندارد.
احكام خاص زمان بين عمره تمتع و اعمال حج
خارج شدن از مكّه بعد از عمره تمتع
كسى كه عمره تمتع را انجام داده در صورتى كه بداند اگر از مكه خارج شود حج از او فوت مى شود، نمى تواند خارج شود؛ و اگر مى داند كه اگر از مكه خارج شود به اعمال حج مى رسد، مى تواند خارج شود، اگر چه احوط عدم خروج است مگر با احرام براى حج.
خروج بدون احرام بعد از عمره تمتع از مكه معظّمه
بعد از پايان يافتن عمره تمتع اگر شخصى بدون احرام از مكه مكرّمه خارج شد و از ميقاتهاى احرام گذشت، مثلاً به مدينه منوّره رفت دو صورت دارد:
1 ـ اگر ماهى كه در آن جهت عمره مُحرم شده بوده، نگذشته باشد، مثلاً در ماه ذى القعدة عمره تمتع را انجام
داده و در همان ماه به مكه مكرمه برگردد، در اين صورت مى تواند بدون احرام وارد مكه مكرمه شود و از مكّه براى حج احرام ببندد و جهت انجام بقيه اعمال حج، روانه عرفات شود.
2 ـ و اگر ماهى كه در آن مُحرم شده بوده گذشته باشد پس محتاج به عمره تمتع است و عمره قبل را عمره تمتع محسوب نكند، و بنابر احتياط براى عمره قبل، طواف نساء و نماز آن را انجام دهد.
بيرون رفتن از مكّه معظّمه با احرام حج
بعد از انجام عمره تمتع و مُحرم شدن به احرام حج، خارج شدن از مكه معظّمه براى امور ضرورى، مانعى ندارد.
فرض اكتفا به احرام عمره مفرده براى عمره تمتع
اگر كسى در ماههاى حج، به نيت عمره مفرده مُحرم شده و داخل مكه معظّمه گردد و وقت براى انجام عمره مفرده و احرام مجدّد، تنگ باشد ـ اگر عمره مفرده به سببى بر او واجب نباشد ـ مى تواند قصد عمره تمتع را نموده و به آن عدول نمايد و بنابر احتياط قربانى كند.
انجام دادن عمره مفرده بعد از عمره تمتع در صورت خرید و فروش فیش حج
انجام دادن فیش حج عمره مفرده بعد از عمره تمتع، مانعى ندارد.
قبلاً گذشت كه حج تمتع از دو قسمت تشكيل مى شود: فیش حج عمره تمتع و اعمال حج است.

منبع : Behjat.ir

فیش حج, خرید و فروش فیش حج, حج, عمره, تمتع, فیش حج واجب, آموزش مناسک حج

در گام چهارم فیش حج عمره تمتع: سعـى

فیش حج - واجب چهارم در عمره تمتع «سعى بين صفا و مروه» است، كه عبارت از هفت مرتبه رفت و برگشت بين صفا و مروه، «سعى» است كه از صفا شروع و در دور هفتم به مروه ختم مى شود و به هر مرتبه آن يك «شوط» گفته مى شود.
فاصله زمانى سعى با طواف و نماز آن
1 ـ تأخير انداختن سعى از طواف و نماز آن تا فردا، جائز نيست، ولى تأخير آن تا شب جائز است هر چند احتياط مستحب آن است كه سعى را به تأخير نياندازد مگر به خاطر عذر، مانند زيادى گرما يا خستگى در اثناى آن.
2 ـ اگر كسى سعى را عمدا تا روز بعد تأخير بياندازد اگرچه معصيت كرده، ولى به صحت اعمال او، ضرر نمى زند.
ترك سعى
1 ـ سعى از اركان فیش حج و عمره است، پس اگر كسى عمدا آن را در عمره تمتع بجا نياورد، حج او باطل خواهد بود و بايد بعد از اين كه «فیش حج افراد» را بجا آورد در سال آينده خرید و فروش فیش حج نمايد؛ و افرادى هم كه جاهل به حكم باشند، در حكم عامد محسوب مى شوند.
2 ـ اگر كسى سهوا و از روى فراموشى سعى را بجا نياورد، براى انجام آن بايد رجوع نمايد؛ و اگر ممكن نباشد بايد نائب بگيرد تا از طرف او بجا آورد، و حج او صحيح است.
مقدم كردن سعى بر طواف
سعى بايد بعد از طواف و نماز آن بجا آورده شود و اگر مسأله را نداند يا فراموش كند و سعى را پيش از طواف بجا آورد، بنابر احتياط واجب بعد از بجا آوردن طواف و نماز طواف، آن را اعاده نمايد.
واجبات و شرايط سعى
1 ـ نيت
الف ـ سعى بايد با نيت و قصد قربت يعنى براى امتثال امر خداوند متعال انجام شود و به زبان آوردن آن لازم نيست، ولى اگر خواست نيت را بر زبان آورد، مى تواند بگويد: «هفت شوط سعى صفا و مروه انجام مى دهم به نيت عمره تمتع از حَجّة الاسلام يا حج مستحبى قربة الى اللّه ».
ب ـ سعى بايد در حالت بيدارى انجام شود چه خودش سعى نمايد و چه بر روى چرخ و امثال آن؛ و اگر در اثناى سعى خواب رفت، همان مقدار را اعاده مى كند.

در گام چهارم فیش حج عمره تمتع: سعـى
2 ـ شروع سعى از صفا
سعى بايد از صفا شروع شود و شوط هفتم به مروه ختم شود و اگر از مروه شروع نمود، آن را محسوب نكند و از صفا آغاز نمايد.
3 ـ سعى از راه متعارف
الف ـ رفت و آمد بايد از راه متعارف صورت گيرد و اگر از داخل مسجد الحرام يا راه ديگر برود، كافى نيست ولى لازم نيست رفت و آمد در يك خط مستقيم باشد.
ب ـ سعى در طبقه دوم اگر احراز شود كه بين صفا و مروه از بالاى كوه صفا شروع و به بالاى كوه مروه ختم مىشود كافى است.
ج ـ سعى لازم نيست به صورت پياده باشد، بلكه در حالت اختيار و قدرت، سواره سعى كردن مانعى ندارد.
4 ـ در مقابل بودن صفا و مروه در حال سعى
هنگام سعى به طرف مروه، واجب است كه مروه را روبروى خود قرار دهد و همچنين هنگام سعى به طرف صفا، صفا در مقابل او باشد، يعنى سعى او به صورت قهقرى (رفتن به عقب) نباشد ولى نگاه كردن به اطراف و پشت سر در حال سعى مانعى ندارد.
در سعى طهارت معتبر نيست
1 ـ در سعى طهارت از نجاست معتبر نيست، يعنى اگر كسى، بدن يا لباس او نجس باشد، سعى او صحيح است.
2 ـ در سعى طهارت از حدث معتبر نيست، يعنى اگر كسى جنب باشد يا زنى حائض باشد يا وضو نداشته باشد، سعى او صحيح است اگرچه احوط رعايت طهارت از حدث است.
پوشش بدن در هنگام سعى
در سعى، ستر عورت شرط نيست يعنى اگر مراعات ستر عورت به نحوى كه در نماز لازم دانسته شده است نشود، سعى صحيح است؛ پس اگر در سعى، بعضى از مواضع بدن زن غير از وجه و كفّين ظاهر شد به سعى او ضرر نمى زند.
سعى افراد ناتوان و ضعيف
1 ـ در سعى لازم نيست كسى با پاى خودش سعى نمايد؛ پس همه افراد، چه قدرت بر پياده سعى نمودن داشته باشند و چه نداشته باشند، سعى دادن آنها بر روى چرخ و روى دوش مانعى ندارد.
2 ـ اگر كسى به هيچ وجه نتواند سعى نمايد هر چند به نحو سواره و امثال آن، بايد نائب بگيرد.
موالات در سعى
1 ـ لزوم موالات در غير شوط اول ـ يعنى پى در پى بودن سعى ـ معلوم نيست.
2 ـ نشستن روى صفا يا مروه به جهت استراحت، مانعى ندارد و احوط آن است كه بين آن دو بدون عذر ننشيند.
3 ـ در هنگام سعى، خوردن و آشاميدن، جايز است.
زياد كردن در سعى
1 ـ زياد كردن در سعى از روى عمد، موجب بطلان است، چنانكه در طواف گذشت.
2 ـ زيادى در سعى از روى جهل، به صحت آن ضرر نمى زند.
3 ـ زياد كردن سهوى در سعى، موجب بطلان آن نمى شود، ولى جمعى از علماـ رضوان اللّه عليهم ـ ذكر كرده اند كه مستحب است اگر زيادى يك شوط كامل يا بيشتر باشد آن مقدار زياده را به هفت برساند تا يك سعى كامل شود كه ختم سعى دوم بر صفا خواهد بود؛ و چنانچه زيادى كمتر از يك شوط باشد آن را رها مى كند و سعى او صحيح است.
4 ـ اگر كسى در حال سعى بعد از گذشتن از مكان هروله به گمان اين كه هروله لازم بوده برگردد و مقدارى را كه به صورت عادى سير كرده بوده با هروله تكرار نمايد، سعى او ظاهرا اشكال ندارد.
كم كردن از سعى
1 ـ اگر كسى عمدا از سعى كم كند، بايد آن را تا قبل از وقوف به عرفات به نحو كامل انجام دهد؛ و اگر تا قبل از وقوف به عرفات نتوانست آن را تدارك نمايد، حج او باطل مى شود و بايد حج افراد انجام دهد و سال بعد حج را اعاده نمايد.
2 ـ اگر كسى سهوا از سعى كم كند، دو حالت دارد:
الف ـ اگر بيشتر از سه شوط را فراموش كرده، بايد بنابر احتياط كل آن را بجا آورد هر چند به شهر خود رفته باشد؛ و اگر متمكن از مراجعت نيست، بايد نائب بگيرد تا از طرف او سعى را انجام دهد.
ب ـ اگر كسى چهار شوط را بجا آورده و بقيه را فراموش كرده، باقيمانده را هر وقت يادش آمد بجا آورد و حتى اگر از حج برگشته باشد و نتواند برگردد، بايد نائب بگيرد تا از طرف او انجام دهد.
3 ـ اگر از روى فراموشى مقدارى از سعى را در عمره تمتع كم نمود و به اعتقاد اين كه از سعى فارغ شده با عيال خود نزديكى نمود، جمعى ذكر كرده اند كه علاوه بر اين كه بايد سعى را خودش تمام نمايد يا نائب بگيرد، واجب است يك گاو كفّاره بدهد و بعضى گرفتن ناخنها را به آن ملحق كرده اند و عمل به آن احوط است.
شك در سعى و دورهاى آن
1 ـ بعد از تمام شدن سعى اگر كسى در عدد شوطهاى آن شك كند، سعى او صحيح است و به شك خود اعتنا نكند.
2 ـ اگر كسى در انجام دادن اصل سعى شك داشته باشد تا محل آن باقى است بايد آن را بجا آورد.
3 ـ اگر كسى در مروه شك كند كه دور هفتم است يا نهم، به شك خود اعتنا نكند؛ ولى اگر اين شك در اثناى شوط باشد، ظاهرا سعى او باطل و لازم است آن را از سر بگيرد.
4 ـ حكم شك در عدد شوطهاى سعى، مانند حكم شك در دورهاى طواف است كه گذشت.
حجيت ظن در شوط هاى سعى
اعتبار ظن در عدد شوط هاى سعى، خالى از وجه نيست ولى اگر كشف خلاف شد، احتياط آن است كه اگر مى تواند خودش آن را اعاده كند و اگر نمى تواند نائب بگيرد.
قطع نمودن سعى
1 ـ قطع نمودن سعى از روى عذر ـ مانند خستگى زياد و كسالت و امثال آن ـ جايز است.
2 ـ اگر كسى به هر دليل سعى را قطع نمود، اگر:
الف ـ در شوط اول آن را قطع نموده باشد و موالات بهم نخورده باشد، سعى را ادامه مى دهد و اگر موالات بهم خورده باشد سعى را از سر مى گيرد.
ب ـ اگر كسى در شوط دوم به بعد سعى را قطع نمود، آن را اتمام مى نمايد چه موالات فوت شده باشد و چه نشده باشد.
سعى دادن كودكان و ديگران
1 ـ كسى كه خودش سعى مى كند مى تواند در همان حال، ديگرى را نيز سعى دهد.
2 ـ افرادى كه بر روى چرخ و امثال آن سعى مى نمايند، بايد در حال سعى بيدار باشند.
بازگشتن به عقب به هنگام سعى
اگر كسى در هنگام سعى بدون نيت، جهت كارى ـ مثلا پيدا نمودن همراهان خود ـ مقدارى به عقب برگردد و مجددا بازگردد و نيت او اين باشد كه از همان جايى كه به عقب بازگشته سعى ادامه پيدا كند، سعى او صحيح است.

منبع : Behjat.ir

فیش حج, اخبار حج, خرید فروش حج, قیمت فیش حج, آموزش مناسک حج, عمره تمتع

سناریو سوم آموزش مناسک حج+خرید و فروش فیش حج

آیا بدون تهیه فیش حج نماز طواف قابل قبول است؟

واجب سوم بعد از خرید فیش حج عمره تمتع واجب اصلی : «دو ركعت نماز» است.

1 ـ بعد از اين كه طواف به پايان رسيد، بايد دو ركعت نماز طواف مانند نماز صبح بجا آورده شود.
2 ـ بلند يا آهسته خواندن نماز طواف، جائز است و در آن خواندن هر سوره اى نيز جائز است هر چند مستحب است در ركعت اول بعد از حمد، سوره توحيد و در ركعت دوم «قل يا ايها الكافرون» خوانده شود.
جواز جماعت در نماز طواف
خواندن نماز طواف به صورت جماعت، جائز است و شخص مى تواند به كسى كه او هم نماز طواف واجب را مى خواند، اقتدا نمايد.
زمان نماز طواف
نماز طواف بايد بعد از طواف بجا آورده شود و بين آن دو فاصله نشود و تأخير در حد متعارف مانعى ندارد.
مكان نماز طواف
1 ـ مكان نمازِ طوافِ واجب، نزد مقام ابراهيم عليه السلام است و احوط آن است كه پشت مقام بجا آورده شود به گونه اى كه عرفا صدق كند كه نماز را نزد مقام بجا آورده است.
2 ـ خواندن نماز طواف مستحبى در هر جاى مسجد الحرام، جائز است.

سناریو سوم آموزش مناسک حج+خرید و فروش فیش حج
وظيفه در هنگام ازدحام
اگر به نحوى كه در مسأله قبل بيان شد نتوانست نماز را بجا آورد، بايد در يكى از دو طرف مقام بجا آورد.
و اگر آن هم ممكن نشد، حتى الامكان نزديكترين فاصله را رعايت نمايد يعنى نزديكترين فاصله را به پشت مقام در نظر گيرد. و اگر آن هم ممكن نشد، نماز را در نزديكترين فاصله به يكى از دو طرف مقام بجا آورد با رعايت احتياط در صورت دوران بين فاصله دورتر در پشت مقام و فاصله نزديكتر در دو طرف، به اين كه جمع كند بين نماز خواندن در پشت مقام و بين يكى از دو طرفِ نزديكتر، بلكه بعدا هر گاه ممكن شد اگر چه در آخرين وقت امكان باشد، نماز را در پشت مقام، اعاده نمايد.
اگر كسى در غير مقام نماز خواند
1 ـ اگر كسى به خاطر ندانستن مسأله، نماز طواف را در غير مقام بخواند، وظيفه اش آن است كه نماز را نزد مقام بخواند و اگر برايش ممكن نيست ـ مثلاً از حج برگشته ـ همان جا كه هست نماز را بجا آورد و احتياطا كسى را نائب كند كه در نزد مقام نماز بخواند.
2 ـ اگر كسى عمدا نماز را در غير محلّى كه بيان شد بخواند، كافى نيست به تفصيلى كه گذشت.
ترك نماز طواف
1 ـ اگر كسى عمدا نماز طواف را بجا نياورد، يا عمدا باطل بجا آورد، عمره و حجش باطل نيست ولى وظيفه دارد كه به دستور مسأله بعد ـ ترك سهوى آن ـ عمل كند.
2 ـ اگر كسى سهوا نماز طواف را ترك نمايد، چند حالت دارد:
الف ـ اگر كسى بعد از سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، فورا آن را در محلش بجا آوردو ظاهر آن است كه اعاده سعى و غير آن لازم نيست اگر چه احوط است.
ب ـ اگر در اثناى سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، سعى را قطع نمايد و نماز طواف را در محلش بجا آورد، سپس سعى را اتمام نمايد.
ج ـ اگر يادش نيامد تا از مكه خارج شد، بايد برگردد و آن را بجا آورد؛ و اگر بازگشتن دشوار باشد، هر جا كه يادش آمد آن را بجا آورد و احتياط مستحب آن است كه نائب هم بگيرد؛ و اگر تا وقت وفات آن را ترك كرد، بر ولى او واجب است كه آن را بجا آورد.
شك در نماز طواف و خواندن آن
1 ـ اگر كسى در اثناى سعى يا بعد از آن شك كرد كه آيا نماز طواف را خوانده يا نه، به شكش اعتنا نكند.
2 ـ اگر كسى قبل از شروع در سعى شك كرد كه آيا نماز طواف را بجا آورده يا نه، بايد آن را بجا آورد.
3 ـ اگر كسى بعد از تمام شدن نماز، شك كند كه آيا آن را درست خوانده يا نه، به شكش اعتنا نكند.
افرادى كه قرائت نماز آنها اشكال دارد
1 ـ بعضى از فقها رضوان اللّه عليهم فرموده اند كه اعمال بعد از نماز طواف در صورتى صحيح است كه نماز طواف درست خوانده شده باشد؛ پس در جميع اوقات خصوصا در وقت اراده حج بر مكلف لازم است كه واجبات و احكام نماز خود را ياد بگيرد تا آن را به صورت صحيح بجا آورد.
2 ـ افرادى كه نماز آنها از جهت حمد و سوره، اشكال دارد، اگر ممكن شود نماز طواف را به جماعت بخوانند؛ و اگر امكان جماعت نباشد، عمل به وظيفه نماز روزانه كافى است.
3 ـ كسى كه بعد از نماز بفهمد قرائت نماز او يا ذكرى كه در نماز مى گفته اشكال داشته، بايد نماز را اعاده نمايد، و اگر برگشته، به حكم كسى كه آن را فراموش كرده عمل نمايد، كه پيش از اين ذكر شد.
نيابت افرادى كه قرائت آنها اشكال دارد
شخصى كه قرائتش درست نبوده يا از جهت ديگرى معذور بوده و بدون توجه به اين مطلب، از طرف ديگرى مُحرم شده و در وسط اعمال يا بعد از فیش حج عمره تمتع متوجه شده، احتياطا در موارد عذر نائب بگيردو خود نيز آن عمل را انجام دهد، در اين صورت نيابتش صحيح است هر چند از اول نمى توانسته نائب شود.
مسأله جلوتر ايستادن خانمها در نماز طواف
در نماز طواف و نيز ساير نمازها، جلوتر بودن يا برابر ايستادن زن و مرد در نماز، به صحت نماز ضرر نمى زند.

منبع : Behjat.ir

فیش حج, خرید و فروش فیش حج, آموزش مناسک حج, عمره, تمتع

در صورت خرید فیش حج چه نکاتی رو در طواف حج باید رعایت کرد؟

واجبات طواف هفت تاست که با خرید و فروش فیش حج می تواند رعایت کرد:
واجب اول طواف:
طواف بايد از برابر «حجر الاسود»آغاز شود و مى توانند به خاطر اطمينان مقدارى از قبل از آن شروع به حركت نمايند، و نيّت آنها اين باشد كه طواف آنها از ابتداى حجر الاسود، آغاز شود. هر چند كه ـ بنابر اقوى ـ اگر به گونه اى باشد كه عرفا بگويند كه طواف از حجر الاسود شروع شده است، كافى است.
يك مسأله: كسى كه اشتباها فیش حج تهیه نکرده باشد طواف را از غير حجر الاسود شروع نمايد مثلاً از ركن يمانى شروع كند و بعد از طواف يا بعد از ساير اعمال متوجه شود، در صورتى كه كمبود آن را تا حجر الاسود جبران نمايد طوافش صحيح است.
1 ـ «حجر الاسود» سنگ بسيار مقدسى است كه طبق برخى روايات از بهشت بر زمين فرود آمده و در ابتدا سفيد بوده است و در يكى از گوشه هاى كعبه معظمه نصب شده و به همين جهت اين گوشه «ركن حجر الاسود» ناميده مى شود.
واجب دوّم طواف:
هر دورى به حجر الاسود ختم شود و در دور آخر نيز همان طور كه گذشت مقدارى از حجر الاسود بگذرد تا اطمينان پيدا نمايد كه دور را به پايان رسانيده است.
واجب سوّم طواف:
در صورتی که فیش حج با قیمت خوب تهیه شده باشد كعبه معظمه را خواهد دید که بايد در همه احوال طواف، در طرف چپ طواف كننده باشد؛ و ميزان آن صدق عرفى است همچنانكه از عمل حضرت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه سواره طواف مى نمودند، اين مطلب استفاده مى شود.
دو مسأله:
شخصى كه كودك را در بغل گرفته و طواف مى دهد، شانه چپ كودك نيز حتى الامكان به طرف كعبه باشد.
چنانچه طواف كننده در حال طواف بدون عمد، طرف جلوى او يا پشت سرش يا طرف راست او به طرف كعبه معظمه شد، آن مقدار از طواف محسوب نمى شود و واجب است همان جزء را اعاده نمايد.
واجب چهارم طواف:
«حجر اسماعيل عليه السلام » در حال طواف، بايد داخل محدوده طواف باشد و طواف كننده داخل آن نرود و اگر طواف از داخل آن صورت گيرد، باطل است و در صورت خوردن بیت المال و پرداخت نکردن پول فیش حج عمره یا تمتع کلا باطل است.
1 ـ هرگاه طواف كننده در بين طواف، داخل «حجر اسماعيل عليه السلام » برود، آن دور باطل است و لازم است اعاده شود و تدارك، از موضعى كه داخل حجر رفته كفايت نمى كند، بلكه بهتر است بعد از آن اصل طواف را نيز اعاده كند و همچنين است بالا رفتن بر ديوار حجر بلكه احوط اين است كه در حال طواف دست بر ديوار حجر نگذارد.
2 ـ اگر كسى يك دور طواف را از درون حجر اسماعيل عليه السلام انجام داده باشد و بقيه اعمال را بجا آورده باشد، بايد آن دور و نماز طواف را اعاده كند و احتياطا سعى و تقصير راهم اعاده كند.
3 ـ اگر در ابتدا نيّت طواف كننده بر طواف اصل بيت بوده و «حجر اسماعيل عليه السلام »داخل نيّت او نبوده، در اين صورت اگر چه در يك دور داخل حجر شده لكن اعاده اصل طواف، موافق احتياط است.

در صورت خرید فیش حج چه نکاتی رو در طواف حج باید رعایت کرد؟
واجب پنجم طواف:
محدوده طواف بايد بين مقام ابراهيم عليه السلام و خانه خدا باشد، يعنى از هر طرف اين مسافت در نظر گرفته شود؛ و مسافت آن بيست و شش ذراع و نيم ـ حدود 5/12 متر ـ برآورد شده است كه در محدوده حجر اسماعيل عليه السلام تنها شش ذراع و نيم ـ يعنى حدود سه متر ـ باقى مى ماند که فیش مکه از اجزای اصلی آن است.
1 ـ اگر در حال طواف شك كند كه از محدوده طواف خارج شده يا نه، بنا بگذارد كه خارج نشده و طواف او صحيح است.
2 ـ افرادى كه در اين محدوده نتوانند طواف نمايند، يا طواف براى آنها مشقت داشته باشد، به اندازه توانايى، لازم است مراعات احتياط را بنمايند و حتى الامكان طواف را در اوقات خلوت و توانايى انجام دهند و در صورتى كه اين امر هم ممكن نشد ـ بنابر اقرب ـ جايز است كه از نزديكترين فاصله ممكن به ملاحظه هر طرف طواف نمايند.
3 ـ اگر طواف كننده بدون عذر از محدوده طواف خارج شود، اگر پى در پى بودن عرفى از بين برود، طوافش باطل است؛ و چنانچه پى در پى بودن فوت نشود، واجب است كه آن را تمام نمايد.
واجب ششم طواف:
در خرید فروش فیش حج باید توجه شود که کل هزینه ها در محضرخانه داده نمی شود بعد از انتقال کلی خریدار یا فروشنده حق دارد به طواف حج تمتع نائل شود و طواف بايد در بيرون كعبه معظمه انجام شود؛ پس برآمدگى اطراف خانه كه دور تا دور خانه كعبه را احاطه كرده كه به آن «شاذروان» مى گويند ـ بنابر احوط ـ از جميع جوانب، جزء كعبه معظمه محسوب مى شود و طواف كننده نبايد از روى آن طواف نمايد.
1 ـ هرگاه طواف كننده از محدوده طواف بيرون برود و داخل خانه كعبه شود، يا بالاى شاذروان برود، اگر پى درپى بودن عرفى طواف به هم نخورده باشد، از همان موضعى كه طواف را قطع نموده بوده، آن را تمام مى كند؛ و اگر پى در پى بودن عرفى قبل از اتمام چهار دور به هم خورده باشد، طواف را دوباره از سر مى گيرد؛ و اگر بعد از اتمام چهار دور به هم خورده باشد، احوط آن است كه همين طواف را تمام نمايد، سپس اعاده كند.
2 ـ هر گاه طواف كننده هنگام طواف روى بلندى اطراف خانه كعبه (شاذروان) رفت، آن مقدار از طواف كه روى «شاذروان» بوده باطل است و اعاده آن لازم است؛ و احتياط آن است كه هنگام طواف دست خود را از طرف «شاذروان» به ديوار كعبه يا اركان آن دراز ننمايد.
واجب هفتم طواف:
اما نکته مهم آن است که فروشنده عمده فیش حج باید دفتر حج تمتع و عمره داشته باشد تا بتواند در کاروان حج اعزام شده و کار طواف هفت دور را انجام دهد و كمتر از هفت دور كافى نيست و بيشتر از هفت دور عمدا، طواف باطل است؛ و نيز بايد در حالت اختيار به صورت پى در پى انجام شود.
قطع طواف بدون عذر
چنانچه كسى بدون عذر، طواف را قطع نمايد، اگر موالات آن بهم خورده باشد، طوافش باطل است و اگر نه واجب است همان را تمام نمايد.
قطع طواف به سبب مريضى
اگر كسى به جهت عذر ـ مانند مريضى و امثال آن ـ طواف را قطع نمايد دو حالت دارد:
ـ اگر موالات طواف بهم خورده و قبل از تمام نمودن دور چهارم باشد، طواف باطل است.
ـ و اگر بعد از دور چهارم باشد چنانچه قدرت بر اتمام دارد، اتمام مى نمايد؛ و اگر قدرت ندارد ـ بنابر احوط ـ صبر كند تا وقت طواف تنگ شود كه اگر تا آن زمان قادر نشد او را بر دوش طواف دهند تا طواف را تمام كند؛ و اگر ممكن نباشد مباشرت خودش جهت تمام نمودن طواف، نائب بگيرد.
قطع طواف براى انجام حاجت و عيادت مريض
طواف كننده مى تواند جهت عيادت مريض يا انجام حاجت خود يا حاجت برادر دينى از محدوده طواف بيرون برود ولى:
ـ اگر طواف او واجب باشد و پى در پى بودن عرفى بهم خورده و كمتر از چهار دور بجا آورده، طواف را اعاده نمايد.
1 ـ تنگ شدن وقت طواف به آن است كه اگر بخواهد صبر كند، به اعمال حج نمى رسد. ـ اگر چهار دور را بجا آورده، احتياط واجب آن است كه با فوت موالات طواف را تمام نمايد و بعد از آن اعاده نمايد.
نشستن و استراحت در اثناى طواف
نشستن جهت استراحت و رفع خستگى در اثناى طواف:
ـ بعد از دور چهارم مطلقا مانعى ندارد.
ـ قبل از دور چهارم، نيز جايز است ولى اگر به اندازه اى باشد كه پى در پى بودن طواف از بين برود، طواف باطل مى شود.
برقرار شدن نماز جماعت در اثناى طواف
مواردى كه بين طواف، نماز جماعت بر پا مى شود و طواف قطع مى شود؛ اگر موالات عرفيه به هم نخورده باشد يا بعد از شوط چهارم باشد از هر جا قطع كرده اتمام كند، ولى اگر قبل از اكمال شوط چهارم بوده و موالات به هم خورده آن را اعاده نمايد.
مصادف شدن طواف با نظافت مسجد الحرام
زمانى كه مأمورين نظافت دركنار خانه كعبه معظمّه به نظافت مى پردازند و طواف در داخل محدوده، ممكن نيست، طواف كننده، در كنارى قرار مىگيرد تا بعد از تمام شدن كار آنها، از همان جا كه طوافش را قطع كرده آن را ادامه دهد.
حركت و طواف غير اختيارى
1 ـ طواف بايد با اختيار و توسط خود طواف كننده صورت گيرد؛ پس اگر او را حركت دهند به نحوى كه سلب اختيار شود كافى نيست؛ ولى اگر در حالى كه جمعيت حركت مى كند، خود او با قصد و اختيار به حركت آنها حركت مى نمايد، مانعى ندارد.
2 ـ اگر شخصى در حال طواف در شوط پنجم يقين كند كه چند متر در شوط اول و چند متر در شوط سوم بدون اختيار حركت كرده است، دو شوط كامل به احتمال اينكه براى اتمام طواف لازم باشد انجام مى دهد و طواف او صحيح است.
تذكر:
بعد از خرید فیش حج تمتع مدارک لازم در زمان اعزام و حکم طواف چگونه است؟
در حال طواف اگر كسى قسمتى از طواف را بدون اختيار و اراده با فشار جمعيت انجام داده يا مثلاً سينه يا پشت او به طرف خانه شده اگر بتواند آن مقدار را برمى گردد و از آن جا طواف را ادامه دهد؛ وگرنه بدون نيّت دور مى زند تا به محلّى كه مى بايد تدارك نمايد برسد و از همانجا به طواف ادامه دهد و لازم نيست كه دقيقا بداند از كجا طواف او مشكل پيدا كرده، بلكه همين كه نيت دارد كه از مكانى كه وظيفه اوست طواف ادامه پيدا كند، كافى است.
كم كردن از طواف
1 ـ اگر طواف كننده مقدارى از طواف را كم كند، داراى چند حالت است:
الف ـ اگر كسى عمدا از طواف كم كند و موالات از بين برود، طواف باطل است؛ و اگر پى در پى بودن عرفى طواف از بين نرفته باشد، كمبود را جبران نمايد.
ب ـ اگر سهوا باشد:
ـ اگر پى در پى بودن عرفى به هم نخورده باشد، كمبود را جبران مى نمايد و طواف صحيح است.
ـ اگر پى در پى بودن عرفى بهم خورده باشد و حداقل چهار دور بجا آورده باشد، هر گاه يادش آمد، جبران مى نمايد؛ و اگر شخصا نتوانست ـ مثلاً به وطن برگشته ـ نائب مى گيرد تا آن را تمام نمايد. و اگر كمتر از نصف بجا آورده، بلكه بنابر احوط اگر كمتر ازچهار دور بجا آورده باشد بايد طواف را از سر بگيرد؛ و احتياط مستحب آن است كه اگر مقدار فراموش شده، يك دور باشد، طواف را تمام نمايد؛ و اگر بيشتر از يك دور باشد، آن را از سر بگيرد و اگر شخصاً نتوانست، نائب مى گيرد. بلكه احتياط آن است كه مطلقا بعد از اتمامِ طواف، آن را اعاده كند.
زيادى سهوى در طواف
1 ـ اگر كسى از روى سهو و فراموشى كمتر از يك دور به طواف اضافه نمود و قبل از اتمام آن دور يادش آمد، آن را از همان جا قطع نمايد و طوافش صحيح است.
2 ـ اگر زيادى سهوى در طواف، يك دور يا بيشتر باشد، احتياط آن است كه به قصد وظيفه فعلى، چهارده دور را تمام نمايد و دو نماز طواف بعد از آن بجاى آورد و احتياط آن است كه دو ركعت را به عنوان واجب، قبل از سعى بجا آورد و دو ركعت مستحبى را مى تواند بعد از سعى بجاى آورد.
زياد نمودن عمدى در طواف
زياد نمودن در دورهاى طواف از روى عمد، چند صورت دارد:
الف ـ اگر زيادى را به قصد جزئيت براى همين طوافى كه مشغول است يا طواف بعدى، بجا نياورده باشد، طوافش صحيح است.
ب ـ و اگر زيادى به قصد جزئيت باشد كه در اين صورت:
ـ اگر زيادى را جزء براى همين طواف قرار داده باشد اگر اين قصد را بعد از تمام شدن طواف نموده باشد طواف دوم محكوم به حكم «قران» است، كه حكم آن ذكر مى شود؛
و اگر اين قصد در آغاز طواف اول باشد، طوافش باطل است و بايد اعاده نمايد؛ و اگر در اثنا باشد، از زمان قصد، طوافش باطل است و از همان جا بايد اعاده نمايد.
ـ و اگر زيادى را به قصد طواف ديگر انجام داده و طواف را تمام نموده حكم «قران» دارد؛ و اگر طواف دوّم را به پايان نرسانده طواف اول صحيح است و حكم «قِران» را هم ندارد.
شك در دورهاى طواف واجب
شك در دورهاى طواف واجب، داراى چند صورت است:
الف ـ اگر بعد از فارغ شدن از طواف شك كند كه طواف هفت دور بوده يا كمتر يا بيشتر، اعتنا به شك خود ننمايد و طواف او صحيح است.
ب ـ اگر قبل از فارغ شدن از طواف شك كند:
ـ هر گاه يك طرف شك كمتر از هفت باشد، مثلاً بين پنج و شش يا پنج و هشت دور شك نمايد، در اين صورت حكم به بطلان، خالى از قوت نيست و فى الجمله هم احوط است. واحوط از اين آن است كه مثلاً اگر بين شش دور و هفت دور شك نمايد بنابر شش بگذارد و طواف را تمام نمايد، وسپس طواف را از سر بگيرد.
ـ هر گاه يقين داشته باشد كه هفت دور بجا آورده و شك كند كه زيادتر از آن هم بجا آورده يا نه، در اين صورت به شك خودش اعتنا نكند؛ و اگر قبل از تمام شدن دور آخر چنين شكى كند بنابر احتياط طواف او باطل است.
تذكر: اگر كسى در دورهاى طواف شك كرد و حكم به بطلان نمود و طواف ديگرى را شروع نمود و در اثناى آن، عدد دورهاى طواف اول يادش آمد، همان طواف اول را اتمام مى كند و آنچه در طواف دوم بجا آورده با حفظ شرائط تتمه طواف اول قرار مى دهد.
شك در طواف مستحب
2 ـ شك در عدد دورهاى طواف مستحبى در هيچ صورت موجب بطلان آن نيست، و هرگاه كسى در عدد دورهاى طواف مستحبى شك نمايد، بنا را بر كمتر بگذارد و طواف او صحيح است.
شك در صحيح بودن طواف يا دورهاى آن
1 ـ اگر كسى در اثناى طواف به منظور بوسيدن خانه كعبه يا مثل آن از مسير طواف خارج شده و نمى داند كه آيا در بازگشت طواف را از همان نقطه كه قطع نموده شروع نموده يا نه، طوافش صحيح و حمل بر صحت مى شود.
2 ـ اگر كسى بعد از طواف شك كند كه آيا طواف را صحيح انجام داده يا نه و شك او ناشى از جهل به مسأله نباشد ـ مثلاً شك كند آيا در حين طواف از محدوده طواف خارج بوده يا نه و امثال آن ـ به شك خود اعتنا نكند.
3 ـ اگر در هنگام طواف در صحيح بودن دور قبل يا اجزاى سابق همان دورى كه مشغول است شك كند، به شك خود اعتنا نكند.
شك نائب در نيّت طواف
اگر نائب در اثناى طواف شك كند كه آيا اين طواف را به نيّت طواف واجب از منوب عنه شروع نموده يا مثلاً به نيّت طواف مستحبى، بنا مى گذارد كه طواف نيابى است.
افرادى كه قدرت بدنى بر طواف ندارند
1 ـ هر گاه شخصى به جهت بيمارى يا شكستگى اعضاى بدن يا پيرى و امثال آن نتواند شخصا طواف نمايد، لازم است به كمك ديگرى طواف نمايد هر چند بر دوش وى سوار شود يا بر چرخ قرار داده شود.
2 ـ هر گاه شخصى خودش به هيچ وجه ولو با كمك ديگران نتواند طواف نمايد، واجب است نائب بگيرد كه بجاى او طواف نمايد؛ و همچنين نماز طواف كه شخص بايد خودش بجا آورد و اگر نتوانست نائب بگيرد. 544 3 ـ زنى كه قادر بر طواف نيست و يا بايد با تخت روان در خارج محدوده طواف، طواف نمايد و يا بايد نامحرم او را بر دوش بگيرد، در صورتى كه نتواند با كمك كس ديگر، خودش طواف نمايد، طواف با تخت روان در خارج محدوده كفايت مى كند.
معتبر بودن گمان (مظنّه) در طواف و حكم كثير الشك
1 ـ كفايت ظن در عدد دورهاى طواف و اجزاى آن خالى از وجه نيست.
2 ـ افرادى كه در طواف كثير الشك هستند به وظيفه اى كه در نماز براى آنها مشخص شده عمل مى نمايند.
طواف مستحبى
1 ـ انجام دادن طواف مستحبى قبل از طواف واجب، مانعى ندارد.
2 ـ محدوده طواف مستحبى همان محدوده طواف واجب است، ولى در صورت عدم امكان در بيرون آن محدوده نيز مانعى ندارد.
3 ـ طواف مستحبى نياز به وضو ندارد هر چند براى نماز آن بايد وضو بگيرد.
4 ـ همچنان كه گذشت شك در طواف مستحبى موجب بطلان نيست و بنا را بر اقل مى گذارد.
طواف احتياطى
1 ـ بعد از اين كه هفت دور طواف انجام شد، اگر بخواهد هفت دور ديگر احتياطا انجام دهد و بعد از آن نماز بخواند، مانعى ندارد ولى موجب وسواس نشود.
2 ـ اگر بعد از طواف و نماز طواف، احتياطا يك طواف ديگر و نماز آن را انجام دهد مانعى ندارد.
3 ـ اگر بعد از تمام نمودن طواف و قبل از نماز يك دور ديگر احتياطا به قصد جبران كمبود احتمالى انجام دهد، مانعى ندارد.
طواف ممنوع (قران)
1 ـ بعد از تمام شدن طواف واجب، بايد نماز طواف خوانده شود و قبل از خواندن نماز طواف، انجام دادن طواف ديگر، جايز نيست.
2 ـ قران در طواف واجب، حرام است ولى اگر از اول طواف واجب يا در اثناى آن نيّت كند كه بلافاصله طواف ديگرى بعد از اين طواف بجا آورد ـ يعنى قِران در طواف ـ اگر از باب تعدّد مقصود باشد، مبطل طواف نيست، اگر چه بر خلاف احتياط است.
احكام خاصّ طواف كودكان
1 ـ شخصى كه كودك را در بغل گرفته و طواف مى دهد، بايد شانه چپ كودك را حتى الامكان به طرف كعبه معظمه قرار دهد.
2 ـ طهارت بدن و لباس كودك در حال طواف، لازم است؛ و چنانچه قبل از طواف بدن و لباس او را تطهير كرده اند و در اثناى طواف هم معلوم نشود كه چيزى از او خارج شده، تطهير اول كفايت مى كند و اگر در اثنا حدثى به وجود آيد، احتياط در تجديد طهارت است مگر اين كه موجب عسر و حرج باشد.
3 ـ كسى كه كودك را طواف مى دهد، مى تواند در همان حال خودش نيز، طواف نمايد.

منبع : behjat.ir

فیش حج, طواف, احکام طواف, خرید و فروش فیش حج, آموزش مناسک حج تصویری, اخبار به روز حج, فیش حج عمره و تمتع

استراتژی دوم فیش حج عمره تمتع

فیش حج : فیش مکه که بعداز خرید فیش حج و اعزام به مکه شامل طواف عبارت است از هفت دور (شوط) گرديدن به دور كعبه معظمه؛ با شرايط و واجباتى كه بيان مى شود.
ترك عمدى طواف
1 ـ طواف از اركان عمره است و اگر شخصى آن را عمدا ترك كند چه حكم آن را بداند و چه نداند، عمره او باطل مى شود. و وجوب ذبح يك شتر در همه احوال ـ چه حال علم و عمد و چه غير آن ـ موافق احتياط است.
2 ـ زمانى ترك طواف محقق مى شود كه اگر عمره را بخواهد بجا آورد، نتواند خود را به وقوف عرفات برساند كه در اينجا حج او مبدّل به «حج اِفراد» مى شود، و وجوب قضاى حج در سال آينده بر اين شخصْ قوى است.
ترك سهوى طواف
1 ـ اگر كسى طواف را سهوا بجا نياورد، هر وقت كه باشد آن را بجا مى آورد و در صورت مشكل بودن يا عدم امكان، نائب مى گيرد؛ و اگر سعى را بجا آورده آن را نيز بنابر احتياط اعاده نمايد. و در تمامى اين صورتها، عمره او صحيح است.
2 ـ هر گاه طواف را فراموش نمود و زمانى يادش آمد كه قضايش ممكن است، با همان احرامِ اول، قضا نمايد و تجديد احرام لازم نيست؛ و اگر از مكه خارج شده و يك ماه يا بيشتر بر آن گذشته، احتياطا براى داخل شدن مكه، احرامِ تازه ببندد مانعى ندارد.
6 ـ آنچه بر طواف كننده حلال مى شود، بر فراموش كننده طواف تا آن را شخصا يا نايبش قضا ننموده، حلال نمى شود.
شرايط طواف
طواف واجب، داراى شرايط و واجباتى است. ابتدا به بيان شرايط آن مى پردازيم:
شرط اول طواف: نيّت
1 ـ طواف بايد با نيّت و قصد قربت انجام شود.
2 ـ به زبان آوردن نيت لازم نيست و همين كه قصد داشته باشد كه طواف انجام دهد براى تقرب به خداوند، كافى است و حتى گذراندن از ذهن نيز لازم نيست. ولى اگر بخواهد نيّت را بر زبان آورد، مى تواند اين جمله را بگويد:
«هفت شوط طواف عمره تمتع انجام مى دهم ـ از حجة الاسلام يا غير آن ـ قربة إلى اللّه ».

استراتژی دوم فیش حج عمره تمتع
شرط دوم طواف: طهارت از حدث
شرط دومِ طواف عمره تمتع و هر طواف واجب ديگر، آن است كه طواف كننده، غسل بر او نباشد و وضو هم داشته باشد، يا آنچه براى تحصيل طهارت در حالت اضطرار، به عنوان وظيفه معيّن شده است، دارا باشد.
در طواف مستحبى، داشتن وضو لازم نيست؛ ولى اگر بخواهد نماز  طواف مستحبى را بخواند، بايد وضو بگيرد.
اگر در ميان طواف حدثى سر زند
اگر در اثناى طواف از طواف كننده، حدثى سر زند، چند حالت دارد:
1 ـ اگر پيش از رسيدن به نصفِ طواف باشد، خرید و فروش فیش حج ، باطل است؛
2 ـ اگر بعد از رسيدن به نصف باشد و سهوا اتفاق افتاده باشد، طواف را قطع مى نمايد و تحصيلِ طهارت مى نمايد و همان جا آن را ادامه مى دهد.
3 ـ اگر بعد از رسيدن به نصف باشد و حدث عمدا به وجود آمده باشد، احتياط آن است كه بعد از تحصيل طهارت آن طواف را تمام نمايد و نيز، طواف را اعاده نمايد.
شك در وضو و غسل در طواف
1 ـ اگر كسى قبل از طواف يا در اثناى آن، شك كند كه وضو يا غسل را انجام داده يا نه، بايد بنا بگذارد كه وضو يا غسل ندارد. باید هزینه ی خرید فیش حج را پرداخت باشد.
2 ـ اگر قبلاً با طهارت بوده مثلاً وضو گرفته بوده و شك كند كه آيا وضوى او باطل شده يا نه، اعتنا به شك خود نكند و بنابر طهارت بگذارد.
3 ـ اگر بعد از طواف شك كند كه آيا قبل از آن، طهارت لازم را تحصيل نموده يا نه، بنابر صحت طواف بگذارد ولى براى نماز طواف، وضو بگيرد.
اگر معلوم شود كه وضو يا غسل نداشته است

خرید فروش فیش حج
1 ـ كسى كه بعد از طواف يا در اثناى آن بفهمد كه وضو يا غسل نداشته، بايد طواف را اعاده نمايد.
1 ـ منظور از حدث آن است كه در بين طواف، وضوى كسى باطل يا زن حائض شود و يا مردى غسل بر او واجب شود.
2 ـ زنى كه حائض بوده و نمى دانسته و با همان حال، اعمال عمره را بجا آورده و بعد از تمام شدن اعمال فهميده، لازم است طواف و نماز را اعاده نمايد و احتياطا سعى و تقصير را بجا آورد.
كسى كه نمى تواند وضو بگيرد يا تيمم نمايد فیش حج نخریده باشد.
1 ـ هر گاه كسى نتواند براى طواف وضو بگيرد ـ ولو وضوى جبيره اى ـ بايد تيمم نمايد و طواف را بجا آورد.
2 ـ اگر كسى قدرت بر تيمم هم نداشته باشد، به حكم كسى است كه نمى تواند طواف را انجام دهد؛ پس اگر از برطرف شدن عذر خود مأيوس است، براى طواف نائب بگيرد؛ و احوط آن است كه خودش نيز بدون طهارت طواف نمايد.
3 ـ اگر كسى به هر علتى مثلاً دست او شكسته يا سوخته و نمى تواند وضو بگيرد يا بايد وضوى جبيره اى بگيرد، اگر به وظيفه اى كه براى او جهت نماز معين شده عمل نمايد، براى طواف و نماز آن كفايت مى كند.
كسى كه نمى تواند غسل كند
بانوانى كه عذر شرعى ـ مثل حيض يا نفاس ـ داشته اند و عذر آنان پايان يافته و نيز اشخاص جُنب، اگر قدرت بر غسل نداشته باشند، در آخرين وقت امكان، با تيمم طواف نمايند و نائب گرفتن لزومى ندارد و اگر از تيمم كردن هم عاجز باشند، بايد نائب بگيرند.
مسلوس و مبطون
كسى كه مرضى دارد كه بول او قطره قطره مى ريزد يعنى «مسلوس» است اگر به همان دستورى كه براى نماز خود عمل مى نمايد جهت طواف عمل كند، كافى است. اما شخصى كه نمى تواند از خارج شدن غايط جلوگيرى كند، ـ يعنى مبطون است ـ بايد نائب بگيرد. و كسى كه از او باد خارج مى شود به حكم مسلوس عمل نمايد.
حكم طواف بانوانى كه عذر شرعى دارند
بانوانى كه عذر شرعى دارند و هنوز عذر شرعى آنان پايان نيافته است، حال آنان چند صورت دارد:
الف ـ در عمره تمتع اگر عذر شرعى آنها «حيض» يا «نفاس» باشد، بايد صبر كنند تا پاك شوند؛ و چنانچه وقت گنجايش نداشته باشد، يعنى به اعمال حج نمى رسند، نيّت احرام را به احرام حج اِفراد، نقل مى كنند و بعد از تمام شدن اعمال حج، عمره مفرده اى بجا مى آورند؛ و اگر به همين نحو عمل نمايند از حج تمتع آنها كفايت مى كند.
ب ـ در طواف حج تمتع  اگر عذر شرعى آنها حيض يا نفاس باشد، بايد صبر كنند تا پاك شوند و چنانچه تا آخرين وقت ممكن كه در مكّه مكرّمه هستند، پاك نگردند، براى طواف حج و نماز طواف، نائب بگيرند و سعى را خودشان انجام دهند و مجددا براى طواف نساء و نماز آن نائب بگيرند.
ج ـ اگر عذر شرعى آنها «استحاضه» باشد، چه در عمره تمتع و چه طواف در حج اگر به دستورى كه جهت نماز عمل مى نمايند، براى طواف هم عمل نمايند، كفايت مى كند و طواف آنها در همان حال هم صحيح است.
1 ـ يعنى طوافى كه عمل هفتم خرید فیش حج است و بعد از اعمال منى است .
رخ دادن عذر شرعى براى بانوان در اثناى طواف
1 ـ اگر زنى در اثناى طواف، حيض شود، مشهور بين فقها اين است كه:
الف ـ اگر قبل از تمام نمودن دور چهارم طواف، حائض شود، طواف باطل مى شود.
ب ـ و اگر زنى بعد از تمام نمودن دور چهارم حائض شود، آنچه بجا آورده صحيح است، و اگر وقت گنجايش داشته باشد واجب است بعد از پاك شدن و غسل نمودن، بقيه آن را انجام دهد؛ و اگر وقت تنگ باشد، سعى و تقصير را انجام دهد و براى فروش فیش حج مُحرم شود و بعد از بازگشت از منى، بقيه طواف عمره را بجا آورد.
2 ـ اگر براى زن در اثناى طواف، استحاضه رخ دهد، به دستور بالا عمل مى نمايد مگر آنكه در فرض اول آن بتواند بدون فوت موالات، تحصيل طهارت نمايد؛ و در فرض دوم آن، بعد از عمل به دستور استحاضه، بقيّه طواف را انجام مى دهد و لازم نيست صبر كند تا پاك شود.
3 ـ هر گاه زنى بعد از طواف و قبل از نماز آن، حائض شود، طواف او صحيح است ونماز طواف را، بعد از پاك شدن بجا آورد؛ و اگر وقت تَنگ بود، سعى و تقصير را بجا آورد و نماز طواف را پيش از طواف حج قضا نمايد.
4 ـ اگر زنى در اثناء طواف حائض شد بايد فورا از مسجد الحرام خارج شود. و همچنين است زنى كه شك كند غسل حيض را انجام داده يا نه و در اين دو صورت اگر بتوانند واجب است اول تيمم نمايند سپس خارج شوند؛ و اين حكم در مردى كه شك در انجام دادن غسل جنابت نمايد، جارى است.
شك در زمان حيض
1 ـ هر گاه زنى پس از طواف و نماز آن، بفهمد كه حائض شده ونداند كه پيش از طواف يا نماز طواف يا در اثناى آن بوده يا بعد از نماز رخ داده، طواف و نماز او صحيح است. و اگر بداند قبل از نماز حائض شده است و وقت هم تنگ است ـ يعنى اگر بخواهد صبر نمايد به اعمال حج نمى رسد ـ سعى وتقصير نموده و نماز را تا پس از پاك شدن به تأخير مى اندازد و عمره اش صحيح است.
2 ـ اگر كسى شك دارد كه يكى از عذرهاى شرعى براى او اتفاق افتاده يا نه، مى تواند بنا بگذارد كه اتفاق نيفتاده و تحقيق و بررسى لازم نيست؛ و اگر بعدا متوجه شد كه عذرى براى او اتفاق افتاده بوده، بنا بگذارد كه در آخرين زمانِ امكان، اتفاق افتاده است.
اگر بعد از مسامحه، براى بانوان عذر شرعى واقع شود
1 ـ اگر زنى به مكه رسيدو مى توانست اعمال عمره را بجا آورد و مى دانست كه اگر بجا نياورد براى او حيض رخ خواهد داد، ولى در بجا آوردن اعمال كوتاهى كرد تا حيض شد و وقت براى اعمال با طهارت نداشت، عمره اش فاسد است و بايد به «حج اِفراد» عدول نمايد، پس از آن عمره مفرده بجا آورد، و فیش حج را در سال 1400 ـ بنابر احوط اگر اقوى نباشد ـ اعاده نمايد.
2 ـ در فرض قبل اگر براى او استحاضه اتفاق افتاد اگر به وظيفه مستحاضه عمل نمايد، كافى است.
شرط سوم طواف: پاك بودن بدن و لباس
1 ـ شرط سوم طواف آن است كه بدن و لباس طواف كننده پاك باشد، و حتى نجاستى كه در نماز هم بخشيده شده ـ بنابر احتياط ـ در لباس و بدن طواف كننده، نبايد باشد.
2 ـ هر گاه در اثناى طواف احتمال دهد كه در حال طواف نجاستى به لباس يا بدنش اصابت نموده، تحقيق لازم نيست ولى اگر علم پيدا نمايد.

مسائل مهم در خرید فروش فیش حج

اگر زخم و دُمَل و امثال آن در بدن بوده و در آن خون يا خونابه باشد و اجتناب از آن در بدن يا لباس سخت باشد، به صحت طواف ضررى نمى زند.
همراه داشتن اشياى نجس در طواف
بودن چيزهاى نجس همراه طواف كننده مانعى ندارد، مثل دستمال نجس؛ و همچنين است نجس بودن چيزهاى كوچكى كه در آن نماز خوانده نمى شود، مانند هميان و جوراب و امثال آن.
كسى كه نمى دانسته لباس يا بدن او نجس بوده يا فراموش نموده
1 ـ كسى كه نجس بودن بدن يا لباس خود را نمى دانسته:
اگر پس از طواف بفهمد ـ بنابر اظهر ـ طوافش صحيح است و نياز به اعاده ندارد؛ و همچنين است نماز طواف.
و اگر در اثناى طواف بفهمد كه لباس يا بدن او نجس بوده، احوط آن است كه طواف را قطع نمايد و لباس يا بدن را تطهير كند و طواف را تمام نموده و سپس اعاده نمايد.
2 ـ هر گاه كسى مى دانسته كه بدن يا لباسش نجس بوده ولى فراموش نمود و بعد از طواف يادش آمد، صحت طواف او خالى از وجه نيست.
نجس شدن لباس يا بدن در اثناى طواف
اگر طواف كننده در اثناى طواف، لباس يا بدنش نجس شود، طواف خود را قطع نمايد و لباس يا بدن را تطهير نمايد و طواف را از همان جايى كه قطع كرده بوده، تمام نمايد و بنابر اظهر نياز به اعاده ندارد اگرچه احوط است.
شرط چهارم طواف: ختنه
تحقق اين شرط در مردان و نيز بنا بر احتياط در اطفالِ پسر، لازم است، و طواف آنها اعم از طواف عمره و طواف حج و طواف نساء بدون ختنه، صحيح نيست.
شرط پنجم طواف: ستر عورت
1 ـ در هنگام طواف بايد مردها و زنها به نحوى كه در نماز شرط شده، بدنشان پوشيده باشد و لباس آنها غصبى نباشد و بلكه بنابر احوط ساير شرايطى را كه براى لباس نمازگزار شرط شده، دارا باشند.
2 ـ اگر سهوا مقدارى از موها يا اعضايى كه پوشانيدن آن در حال طواف بر بانوان لازم است، معلوم بوده، به صحت طواف ضرر نمى زند.
2 ـ حكم همراه داشتن اشياء غصبى در طواف، مانند حكم همراه داشتن آن در نماز است.
تعويض لباس احرام
طوافى كه در حال احرام انجام مى شود، لازم نيست با لباسى باشد كه در آن احرام صورت گرفته و تعويض آن مانعى ندارد ولى بايد آنچه مى پوشد، شرايط لازم را دارا باشد.
طواف با لباس دوخته
1 ـ پوشيدن لباس دوخته بر مردان مُحرم ـ چه در حال طواف و چه غير آن ـ حرام است و با عمد كفاره دارد ولى به صحيح بودن طواف، ضرر نمى زند.
2 ـ پوشيدن لباس دوخته براى مردان در طوافهايى كه بعد از خروج احرام انجام مى شود ـ مانند طواف نساء و طواف حج و طواف نساى فیش حج ـ جايز است.

منبع : Behjat.ir

 

فیش حج, خرید و فروش فیش حج, خرید فیش حج, فروش فیش حج, خرید حج, فروش حج, حج, کعبه, مکه, فیش مکه, طواف

بایدها و نبایدهای فیش حج و مناسک حج - 1

عمره تمتع از پنج عمل تشكيل مى شود:
عمل اول عمره تمتع: احرام
افرادى مانند اهل ايران و غير ايشان كه شانزده فرسخ يا بيش از آن با مكه معظمه فاصله دارند، معمولاً به يكى از منظورهاى ذيل مُحرم مى شوند:
الف ـ احرام براى فیش حج عمره مفرده.
ب ـ احرام براى فیش عمره تمتع.
ج ـ احرام براى اعمال حج بعد از اعمال فیش عمره فیش تمتع.
اين سه مورد احرام، از جهت احكام با هم يكسان هستند و فقط از جهت نيت، مكان و زمان احرام فرق هايى دارند كه احكام خاص هر كدام در جاى مناسب ذكر مى شود؛ اكنون به توضيح احرام عمره تمتع مى پردازيم:
احرام عمره تمتع
اولين عملى كه در عمره تمتع صورت مى گيرد، «احرام» است. احرام ، يعنى پوشيدن لباس احرام و نيت و گفتن تلبيه؛ به كسى كه اين اعمال را انجام داده «مُحرم» مى گويند. بعد از احرام، دورى از محرّمات احرام بر مُحرم، واجب است و تا اعمال لازم را انجام ندهد، از احرام خارج نمى شود.
مكان احرام (ميقات)
جهت مُحرم شدن، مكانهاى مشخصى در شرع، تعيين شده است و بايد احرام عمره تمتع، از يكى از آنها واقع گردد و اين مكانها «ميقات» ناميده مى شوند.
مكان مُحرم شدن با توجه به اختلاف راههايى كه حجاج از آنها به طرف مكه معظّمه مى روند، يكى از اين پنج ميقات است:
1 ـ «مسجد شجره» (ذو الحليفه)
مسجد شجره در نزديكى مدينه واقع شده است و آن ميقات كسانى است كه بخواهند از راه مدينه به حج بروند؛ پس آن دسته از اهل ايران كه به صورت «مدينه قبل» از مدينه به مكه مشرّف مى شوند، ميقات آنها مسجد شجره است.
تأخير احرام از مسجد شجره
1 ـ افرادى كه از راه مدينه به مكه مشرّف مى شوند هر چند ميقات ديگرى به نام «جُحْفِه» در سر راه آنان باشد، لكن نمى توانند در حال عبور از ذوالحليفه بدون عذر احرام را تا جحفه به تأخير اندازند.
2 ـ تأخير احرام از مسجد شجره تا جحفه در وقت ضرورت، جائز است و جواز احرام با اين فرض از مسجد شجره و انجام دادن كار ضرورى و سپس كفاره دادن، محل تامل است، پس احتياط ترك نشود.
احرام در داخل مسجد شجره
1 ـ در صورتى كه ممكن باشد، احرام بايد درداخل مسجد صورت گيرد؛ و در حالت عادى، مُحرم شدن در بيرون مسجد يا محاذات آن، كافى نيست.
2 ـ احرام در مسجد شجره، احتياطا بايد در مكان مسجد قديم و اصلى صورت گيرد و در صورتى كه قسمت اصلى و قديمى معلوم نشود، مى توانند نذر احرام كنند و مُحرم شوند، يا به ظن اكتفا نمايند.
اگر ورود به مسجد ممكن نباشد
اگر در شرايطى امكان ورود به مسجد نباشد، احرام بستن از محاذات كافى است يعنى از طرف راست يا چپ مسجد قديم.
نحوه مُحرم شدن بانوانى كه عذر شرعى دارند
بانوانى كه به دليل عادت ماهيانه (حيض) نمى توانند داخل مسجد شجره توقّف نمايند، احرام آنها به يكى از گونه هاى ذيل، صورت مى پذيرد:
1 ـ اين كه با نذر مُحرم شوند، يعنى نذر نمايند كه قبل از مسجد مُحرم شوند و احرام آنها صحيح است.
2 ـ اگر بتوانند بدون توقف از دربى وارد مسجد شوند و از درب ديگر خارج شوند و در محلّ اصلى مُحرم شوند، احرام آنها صحيح است.
3 ـ اگر نتوانند داخل مسجد شجره شوند، در خارج مسجد در محاذات آن مُحرم مى شوند و بنابر احتياط در جحفه يا محاذى آن، احرام را تجديد مى نمايند؛ ولى اگر به علّت خواب يا فراموشى، تجديد احرام نكنند در صورتى كه نمى توانند به ميقات برگردند، همان احرام اول كافى است.
توضيح: زنانى كه عذر آنها استحاضه است، مى توانند در داخل مسجد توقف نموده و مُحرم شوند ولى نفاس مثل حيض است.
2 ـ «وادى عقيق»
وادى عقيق، ميقات اهل عراق و نجد و نيز ميقات هر كسى است كه از آنجا عبور مى كند و به حج مى رود.اين ميقات داراى سه قسمت است:1 ـ «سلخ» 2 ـ «غمره» 3 ـ «ذات عرق».
3 ـ «جُحفه»
«جحفه» ميقات اهل شام و مصر و مغرب و كسانى كه از آنجا عبور مى نمايند، مى باشد. افرادى كه به عنوان «مدينه بعد» از ايران به جدّه مى روند، از آنجا به جحفه رفته و مُحرم مى گردند.
ميقات در جحفه، خصوص مسجد نيست و از هر جاى آن مى توان مُحرم شد.

بایدها و نبایدهای فیش حج و مناسک حج
4 ـ «يلملم»
«يلملم» نام كوهى است و ميقات اهل يمن و هر كسى است كه از آنجا عبور مى نمايد.
5 ـ «قرن المنازل»
«قرن المنازل»، ميقات اهل طائف و ديگر افرادى است كه از آنجا عبور مى نمايند.
افرادى كه از محاذاتِ ميقات عبور مى كنند
1 ـ افرادى كه در مسير رفتن به حج، از خود ميقات عبور نمى نمايند ولى از محاذات آن مى گذرند، بايد از محاذات اولين و نزديكترين ميقات، مُحرم شوند
1 ـ مراد از محاذات آن است كه كسى كه به طرف مكه مى رود، به جايى برسد كه ميقات در يك خط راست عرفى در طرف راست يا چپ او واقع شود به گونه اى كه اگر از آنجا بگذرد، ميقات متمايل به پشت او شود.
محاذات با ميقات اگر خود شخص يقين يا اطمينان داشته باشد يااز پرسيدن اهل محل برايش گمان و مظنه حاصل شود كافى است.
2 ـ اگر از هيچ راهى نتوانست علم يا اطمينان يا گمان به محاذات پيدا نمايد، جواز احرام از اوّلين جايى كه احتمالِ محاذات مى دهد و تجديد آن در نزديكترين ميقات به مكه، محتمل است و بنابر احتياط اگر مى تواند بايد به ميقات برود يا به جايى كه محاذات به گونه مذكور در مسأله قبل برايش معلوم شود.
افرادى كه از ميقات يا محاذات آن، عبور نمى كنند
افرادى كه در حج از ميقات يا محاذى آن عبور نمى كنند، مكان احرام آنها يكى از محلهاى زير است:
1 ـ مكه مكرّمه، محلّ احرام اهل مكه و نيز مكان احرام براى حج تمتع است.
2 ـ منزل خود شخص، محل احرام براى كسى است كه منزل او از ميقات به مكه نزديكتر باشد.
مُحرم شدن به وسيله نذر
1 ـ گذشتن از ميقات بدون احرام جايز نيست ولى مقدم نمودن آن بر ميقات به وسيله نذر جائز است؛ يعنى هر كسى مى تواند نذر نمايد كه جلوتر مُحرم شود در اين صورت اگر نذر او مطلق جلوتر مُحرم شدن باشد، در هر جا كه خواست مى تواند مُحرم شود و اگر نذر نموده باشد از مكان خاصى مُحرم شود، از همان مكان مُحرم مى شود و نياز به تجديد ندارد و حتى اگر با احرام نذرى از ميقات هم عبور نكند مانعى ندارد.
2 ـ چنانچه كسى كه نذر نموده از ميقات جلوتر مُحرم شود، به نذر خود عمل نكند، اگر چه كفاره عمل نكردن به نذر بر او ثابت مى شود ولى احرام او در ميقات صحيح است.
3 ـ كسى كه جلوتر از ميقات مُحرم مى شود، بايد از محرّمات احرام دورى نمايد.
ثابت شدن ميقات
1 ـ براى تشخيص مكان دقيق ميقات بنابر احوط و اقوى، تحصيل علم لازم است؛ و اگر علم ممكن نباشد، اكتفا به گمانى كه از پرسيدن اهل اطلاع به اين اماكن حاصل شود، بعيد نيست
2 ـ اگر به هيچ وجه براى او علم و اطمينان يا گمان حاصل نشود، مى تواند با نذر جلوتر از ميقات مُحرم شود.
گذشتن از ميقات بدون احرام با عذر و از روى سهو
اگر كسى به خاطر عُذرى، مانند بيمارى يا فراموشى، يا ندانستن مسأله يا ميقات ـ در صورتى كه ندانستن از روى تقصير نباشد ـ بدون احرام از ميقات عبور نمايد، يا بعد از عبور از ميقات بفهمد احرامش باطل بوده چند صورت دارد:
1 ـ اگر بتواند به ميقات برگردد، واجب است برگردد و از آنجا مُحرم شود.
2 ـ اگر نتواند به ميقات برگردد:
الف ـ اگر به محدوده حرم نرسيده باشد، از همان جا مُحرم شود.
ب ـ و اگر به محدوده حرم رسيده باشد، چنانچه بتواند از حرم خارج شود، بايد خارج شود و مُحرم شود؛ و در اين دو صورت بنابر احتياط واجب، هر قدر مى تواند به نحوى كه حج از او فوت نشود از حرم فاصله بگيرد.
و اگر نتواند از حرم خارج شود، از همان جايى كه هست
مُحرم مى شود، هر چند وارد مكه شده باشد.
تذكر: خانمى كه حائض بوده و مسأله را نمى دانسته و بدون احرام از ميقات عبور نموده بر طبق مسأله بالا عمل مى نمايد.
گذشتن از ميقات بدون احرام عمدا
هر گاه كسى عمدا بدون عذرِ موجه بدون احرام از ميقات عبور نمايد و برگشتن به ميقات برايش ممكن نباشد، بنابر احتياط بايد به وظيفه شخصى كه با عذر احرام را ترك نموده عمل نمايد، و سپس قضا كند.
انجام دادن عمره بدون احرام
اگر از روى عذر مثل ندانستن مسأله يا فراموشى، عمره را بدون احرام بجا آورد، بعضى از فقها فرموده اند: «فیش حج عمره وى صحيح است»، ولى اين فرمايش، خالى از تامّل نيست و احوط بطلان آن است.
بازگشتن به قبل از ميقات بعد از احرام
افرادى كه در ميقات مُحرم شده اند، اگر خواسته باشند مى توانند به ما قبل ميقات بازگردند و بعد از مدتى براى انجام دادن اعمال به مكه بروند، ولى بايد از محرّمات احرام دورى نمايند؛ پس افرادى كه در مسجد شجره مُحرم مى شوند مى توانند به هر دليلى به مدينه منوّره مراجعت و سپس به مكه مكرّمه مشرّف شوند.
غسل و وضو و پاك بودن بدن براى احرام لازم نيست
كسى كه مى خواهد مُحرم شود، لازم نيست كه طهارت از حدث داشته باشد، يعنى اگر جُنب يا حائض يا مستحاضه يا نفساء باشد يا وضو نداشته باشد، احرام او صحيح است؛ و اگر بدن او پاك هم نباشد، ضررى به صحّت احرام وارد نمى كند، و حكم پاك بودن لباس احرام خواهد آمد.
لزوم خروج از احرام براى احرام بعد
1 ـ كسى كه براى عمره مُحرم شده است، بايد با انجام اعمال آن از احرام خارج شود تا بتواند براى عمره تمتع مُحرم شود؛ در اين فرض اگر ممكن باشد بايد براى احرام عمره تمتع به ميقات بازگردد.
2 ـ اگر كسى بدون اين كه از احرام خارج شود، عمدا يا سهوا مجددا مُحرم شود، احرام دوّم لغو و بى اثر است.
واجبات احرام
واجبات احرام سه چيز است:«پوشيدن لباس احرام (برمردان)»، «نيت» و «تلبيه»، كه احكام آن به تفصيل در ذيل ذكر مى گردد:
واجب اوّلِ احرام: پوشيدن جامه احرام
1 ـ يكى از واجبات احرام ـ بر مردان ـ آن است كه دو جامه بر تن نمايند به اين گونه كه يكى را دور كمر ببندند و ديگرى را روى دوش بيندازند.
2 ـ صحت احرام، متوقف بر پوشيدن جامه احرام نيست؛ هر چند پوشيدن آن، بر مردان واجب و ترك آن معصيت است.
3 ـ پوشيدن لباس احرام قبل از نيت و تلبيه واجب است و اگر كسى بعد از نيت و تلبيه، لباس احرام را بپوشد بنابر احتياط تلبيه و نيت را اعاده كند.
4 ـ پوشيدن بيش از دو جامه، مانعى ندارد.
5 ـ پوشيدن لباس احرام بر بانوان واجب نيست و مى توانند در لباسهاى عادى خودشان هم مُحرم شوند و بنابر احتياط لباس آنها در حال احرام پاك باشد.
6 ـ در پوشيدن لباس احرام، نيت و قصد امتثال فرمان الهى لازم است.
7 ـ گذاردن سنگ در جامه احرام و بستن آن با نخ و امثال آن، مانعى ندارد ولى بنابر احوط از گره زدن جامه احرام خوددارى شود.
مشخصات لباس احرام
1 ـ آنچه دور كمر بسته مى شود، به اندازه اى باشد كه از ناف تا زانو را بپوشاند و آنچه روى دوش انداخته مى شود به اندازه اى باشد كه روى دو شانه را بپوشاند به گونه اى كه «رداء» بر آن صادق باشد.
2 ـ آنچه دور كمر بسته مى شود، بدن نما نباشد و همچنين است بنابر احتياط آنچه روى دوش انداخته مى شود.
3 ـ بنابر احوط مجموع شرايطى كه براى لباس نمازگزار شرط شده، دارا باشد از جهت پاك بودن و زربافت و حرير خالص نبودن و امثال آن.
4 ـ لباس احرام نبايد دوخته شده باشد و پوشيدن لباس دوخته هنگام احرام، هر چند جايز نيست و با در صورت پوشيدن عمدى موجب كفاره است، ولى به صحت احرام ضرر نمى زند.
در آوردن جامه احرام
واجب نيست كه جامه هاى احرام هميشه در تن باشد بلكه درآوردن آنها و نيز عوض كردن آنها، مانعى ندارد.
نجس شدن لباس احرام يا بدن
اگر جامه احرام بعد از احرام بستن، نجس شود، احوط اين است كه هر چه زودتر تبديل يا تطهير شود و چنانچه بدن نجس شود، بنابر اظهر تطهير آن از جهت احرام لازم نيست.
واجب دوم احرام: نيت
نيت، يعنى انجام هر عمل با قصد، و كسى كه قصد دارد براى خدا جهت انجام دادن اعمال عمره تمتع، مُحرم شود و نيز قصد ترك محرّمات احرام را داشته باشد، نيت از او محقق شده و واجب نيست آن را بر زبان آورد ولى اگر بخواهد آن را بر زبان بياورد مى تواند اين جمله را بگويد: «مُحرم مى شوم به نيت عمره تمتع از فیش حج واجب يا مستحب قربةً الى اللّه ».
1 ـ اگر كسى اعمال عمره و حج را به صورت كامل نداند و بتواند قبل از هر عمل آن را ياد بگيرد، يا كسى او را راهنمايى كند و نيت او مُحرم شدن براى انجام دادن اعمالى باشد كه بر عهده اوست، كفايت مى كند.
2 ـ در احرام علاوه بر قصد قربت، لازم است كه نوع احرام را مشخص نمايد كه براى عمره است يا حج، براى حجِ واجب است يا مستحب يا نذرى و امثال آن.
3 ـ شخصى كه مى خواهد حج تمتع بجا آورد بايد به نيت احرام عمره تمتع مُحرم شود و اگر قبل از مُحرم شدن مى داند كه محتاج به بيرون رفتن از مكه مى شود، مى تواند اول به عنوان عمره مفرده مُحرم شود و اعمال آن را انجام دهد و از مكه خارج شود و مجدّدا به نيت عمره تمتع از ميقات مُحرم شود و فاصله شدن يك ماه معتبر نمى باشد.
4 ـ در تمام اعمال عبادى ـ اعم از نماز، روزه، حج و غير آن ـ جارى كردن نيت بر زبان و حتى گذراندن آن از ذهن، لازم نيست بلكه همين كه كار شخص با قصد و داعى باشد، كافى است.
واجب سوّم احرام: «تلبيه»
1 ـ بعد از پوشيدن جامه احرام و نيت نمودن، با گفتن تلبيه، احرام محقق مى شود. تلبيه عبارت است از: «لَبَّيكَ اللّهُمّ لَبَّيكَ، لبّيك لا شَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ». و بنابر احتياط اين جمله بدان اضافه شود:
«اِنّ الحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ المُلْكَ، لا شَريكَ لكَ لَبّيك» و جائز است تكرار كلمه «لك» بعد از «و الملك» و ترك تكرار، مطابق اكثر روايات است.
و مضمونِ معناى آن اين است: «پروردگارا با كمال ميل، دعوت و فرمان تو را اجابت و اطاعت مى كنم، براى تو شريكى نيست، بدرستى كه ستايش تو را سزاست و نعمت و پادشاهى از آن تو است، شريكى براى تو نيست».
2 ـ گفتن تلبيه بيش از يك مرتبه واجب نيست ولى تكرار آن استحباب دارد.
افرادى كه قادر بر گفتن صحيح تلبيه نيستند
1 ـ كسى كه مى خواهد مُحرم شود لازم است كه الفاظ تلبيه را ياد گرفته و به طور صحيح ادا نمايد و اگر كسى نمى تواند تلبيه را صحيح ادا كند، ديگرى به او تلقين نمايد؛ و اگر تلقين هم ممكن نشد، آنچه مى تواند بگويد، و ترجمه فارسى را به آن ضميمه نمايد. و احتياط مستحبّ در اين صورت، جمع بين گفتن به مقدارى كه مى تواند و گفتن ترجمه و نائب گرفتن است.
2 ـ شخص گنگ و لال همراه با نيت قلبى، با انگشت خود براى تلبيه اشاره نمايد و زبان خود را حركت دهد و اگر اين كار ممكن نباشد، نائب بگيرد.
3 ـ هرگاه بخواهند شخص ديوانه يا بچه غير مميّزى را مُحرم نمايند، اگر خودشان قادر بر گفتن تلبيه نباشند، ديگرى به جاى آنها تلبيه بگويد.
شك در تلبيه
1 ـ اگر كسى بعد از پوشيدن لباس احرام و قبل از گذشتن از ميقات، شك نمايد كه تلبيه را گفته يا نه، بايد بنا بگذارد بر اين كه تلبيه نگفته و تلبيه بگويد.
2 ـ اگر بعد از گفتن تلبيه، شك كند كه آن را درست گفته يا نه، بنا بگذارد كه درست گفته و احرام و عمل او صحيح است.
3 ـ اگر بعد از گذشتن از ميقات شك نمايد كه تلبيه گفته يا نه، بنا بگذارد كه تلبيه گفته است.
زمان قطع تلبيه
1 ـ كسى كه براى عمره تمتع مُحرم شده است، هنگامى كه چشمش به خانه هاى مكه افتاد، تلبيه را قطع نمايد.
2 ـ كسى كه براى عمره مفرده، مُحرم شده است اگر از خارج حرم آمده باشد، هنگام داخل شدن به حرم، تلبيه را قطع نمايد؛ و چنانچه براى احرام عمره، از مكه بيرون رفته هنگام ديدن خانه خدا، تلبيه را قطع نمايد.
3 ـ كسى كه براى حج مُحرم شده است، هنگام ظهر روز عرفه، تلبيه را قطع مى نمايد.
حج و احرام اطفال و كودكان
1 ـ جائز است كه شخص نابالغ مُحرم شود، يا ديگرى او را مُحرم نمايد، و اگر به گونه صحيحى مُحرم شد، بايد با انجام اعمال به نحو صحيح، از احرام خارج شود و گرنه به حالت احرام باقى مى ماند، و محرّمات احرام بر وى حلال نمى شود.
2 ـ شخص غير بالغ بر دو گونه است:
الف ـ اگر به حدّى رسيده كه «مميّز» باشد، مى تواند خودش مُحرم شود؛ ولى اگر مُحرم شدن او موجب تصرّف در مال باشد ـ بنابر احوط ـ اجازه ولىّ (1) او، معتبر است.
1 ـ مراد از ولىّ شرعى در اين مقام، پدر و جد پدرى و وصىّ ايشان و امينِ حاكم، است؛ و ولايت مادر در احرام طفل و سائر اعمال حج، خالى از وجه نيست.
ب ـ اگر غير مميّز باشد، ولىّ او، احرام و ديگر اعمال او را بر عهده مى گيرد، لباسهاى احرام را به او مى پوشاند، و اگر خود طفل بتواند، هر چند با تلقين؛ تلبيه مى گويد وگرنه ولىّ او به جاى او تلبيه مى گويد، و او را از محرمات احرام باز مى دارد، و اعمالى را كه خودش مى تواند، بجا مى آورد و ولىّ از طرف او نيت مى نمايد، و هر عملى را كه خود طفل نمى تواند انجام دهد، ولىّ، به نيابت از او انجام مى دهد و همچنين است رمى جمرات؛ و اگر ممكن باشد كه سنگ ريزه را در دست طفل قرار دهد و ولىّ به آن كيفيت رمى نمايد، احوط است.
و نيز اگر ممكن باشد كه در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند، احوط است.
3 ـ آنچه از هزينه حج كودك كه مازاد بر نفقه عادى اوست، بر عهده ولىّ اوست، بلى اگر حفظ كودك متوقف بر بردن اوست، جائز است از مال خود او برايش خرج نمايند.
4 ـ چنانچه كودك به وسيله ولىّ مُحرم شود، پول قربانى او بر ولىّ اوست؛ و همچنين بر اوست كفاره در آنچه كه عمد و خطأآن كفاره دارد، بر ولىّ اوست، بلكه ثبوت ساير كفارات عمدى بر ولىّ، خالى از وجه نيست.
مستحبّات احرام
احرام داراى مستحبّاتى است از قبيل غسل و غير آن كه در بخش آداب و مستحبّات در قسمت پايان كتاب ذكر مى گردد.
محرّمات احرام
هر گاه كسى مُحرم شود، چيزهايى بر او حرام مى شود كه «محرّمات احرام» ناميده مى شوند و بايد از آنها اجتناب نمايد.
محرمات احرام بر چند گونه است:
الف ـ محرماتى كه بر همه ـ اعم از زن و مرد ـ حرام است.
ب ـ محرماتى كه فقط بر مردان حرام است.
ج ـ محرماتى كه فقط بر زنان حرام است.
مجموع محرمات ذكر شده، عبارتند از:
1 ـ شكار حيوان صحرايى.
2 ـ امور زناشويى.
3 ـ استمناء.
4 ـ عقد نكاح و شهادت بر آن.
5 ـ استعمال بوى خوش.
6 ـ پوشيدن لباس دوخته بر مردان.
7 ـ سرمه كشيدن.
8 ـ نگاه در آينه.
9 ـ پوشيدن چكمه و جوراب بر مردان.
10 ـ دروغ و دشنام.
11 ـ قسم خوردن به لفظ جلاله «اللّه».
12 ـ كشتن و انداختن جانوران بدن.
13 ـ زينت نمودن.
14 ـ ماليدن روغن به بدن.
15 ـ جدا نمودن مو از بدن.
16 ـ پوشانيدن سر بر مردان.
17 ـ پوشاندن صورت بر زنان.
18 ـ زير سايه رفتن براى مردان.
19 ـ بيرون آوردن خون از بدن.
20 ـ ناخن گرفتن.
21 ـ برداشتن سلاح.
22 ـ كندن درخت و گياه حرم.
تذكر:
بعضى از محرمات ـ مانند صيد و كندن درخت و گياه ـ بر همه افرادى كه در محدوده حرم باشند چه مُحرم باشند و چه مُحرم نباشند، حرام است.
كفّارات احرام با علم و عمد ثابت مى شوند
1 ـ اگر كسى محرّمات احرام را با علم و عمد مرتكب شود، در برخى موارد بر او كفاره ثابت مى شود كه توضيح آن خواهد آمد.
2 ـ اگر كسى سهوا و از روى فراموشى يا ندانستن مسأله، محرّمات احرام را مرتكب شود بر او كفاره ثابت نمى شود مگر در «صيد» كه در هر صورت كفاره دارد.
توضيح محرّمات احرام
اول: شكار حيوان صحرايى
1 ـ شكار نمودن در حرم و كمك به شكار، براى مُحرم و غير او جايز نيست.
2 ـ در حال احرام نگهدارى شكار و لو قبل از احرام شكار شده باشد و نيز خوردن از گوشت شكار هر چند شكار كننده آن مُحرم نباشد، جائز نيست.
3 ـ شكار نمودن حيوان دريايى مانند ماهى ـ كه هم در دريا تخم مى گذارند و هم در دريا جوجه مى كنند ـ و نيز ذبح حيوانات اهلى و مرغ خانگى و گوسفند و امثال آن، مانعى ندارد.
4 ـ ملخ، جزء حيوان صحرايى است و كشتن و خوردن آن جائز نيست.
حكم حيوانات موذى
1 ـ هر حيوانى كه انسان از وى بر خود بترسد، كشتن آن جايز است؛ پس كشتن امثال مار و عقرب، مانعى ندارد.
2 ـ كشتن پشه و امثال آن اگر باعث اذيتى شوند كه عرفا قابل تحمّل نباشد، جائز است.
دوّم: امور زناشويى
در حال احرام دورى از امور مربوط به زناشويى و التذاذ، واجب است و اين امور چند گونه اند:  گونه ( 1 ) :
نزديكى نمودن به هر نحو كه باشد، در اثناى عمره تمتع، و يا عمره مفرده و نيز در حج پيش از بجا آوردن نماز طواف نساء، بر شخص مُحرم، حرام است.
اگر در حال عمره واقع شود
اگر شخصى در حال عمره از روى علم و عمد به هر نحو نزديكى نمايد:
الف ـ اگر بعد از تمام نمودن سعى بين صفا و مروه باشد، عمره فاسد نمى شود ولى كفاره بر او واجب مى شود و كفاره اش يك شتر است.
ب ـ اگر اين عمل پيش از سعى واقع شود، علاوه بر وجوب كفاره، عمره اش نيز فاسد است ولى بايد عمره را تمام كند و اعاده نمايد؛ و اگر عمره تمتع باشد، پيش از اعمال حج، بايد آن را بجا آورد و اگر وقت تنگ باشد، حج او تبديل به «حج اِفراد» مى شود و بعد از آن عمره مفرده بجا مى آورد و احوط اعاده در سال آينده حج است.
اگر قبل از وقوف مشعر واقع شود
الف ـ اگر اين عمل با علم و عمد و با رضايت هر دو واقع شده باشد، حج هر دو فاسد مى شود و بايد حج را تمام نمايند و كفاره دهند و حج را در سال آينده اعاده نمايند، چه حجشان واجب و چه مستحب باشد يا از طرف خودشان باشد يا نائب باشند.
ب ـ اگر زن مجبور بر اين عمل بوده، حج او فاسد نمى شود و بر مرد دو كفاره ثابت مى شود و بر زن چيزى نخواهد بود.
كفاره: كفاره اين عمل در صورت دارائى يك شتر و در صورت متوسّط بودن، وضع او، يك گاو و در صورت فقر، يك گوسفند است.
تذكر: بنابر احتياط، لازم است در آن حج و حجى كه سال بعد انجام مى دهند از محلّ وقوع اين عمل تا پايان مناسك و نيز در بازگشت تا رسيدن به آن موضع بين زن و مرد جدايى باشد، ولى اگر از راه ديگرى بازگردند، ظاهرا تفريق مطلقا لازم نيست.
اگر بعد از وقوف مشعر واقع شود
الف ـ اگر اين كار از روى علم و عمد پيش از طواف نساء بلكه قبل از اكمال دور سوم آن واقع شود، كفاره بر او واجب مى شود ولى حج فاسد نمى شود و همچنين است بنابر احتياط اگر پيش از كامل به جا آوردن دور پنجم باشد.
ب ـ اگر بعد از دور پنجم طواف نساء، اين عمل واقع شود، حج او صحيح است و ـ بنابر اظهر و اشهر ـ كفاره هم ندارد اگر چه احتياط مستحب در كفاره دادن است.
اگر در عمره مفرده واقع شود
الف ـ اگر اين كار از روى علم و عمد بعد از سعى واقع شود، عمره اش صحيح است، ولى كفاره بر او واجب مى شود.
ب ـ اگر قبل از سعى باشد، عمره اش فاسد است و كفاره بايد بدهد و ظاهر فتاواى اصحاب اين است كه عمره تمتع نيز چنين است و همين موافق احتياط است. و لازم است ـ على الاحوط ـ كه همان عمره فاسد شده را تمام نمايد و بعد از آن اعاده كند.
تذكّر مهم: در تمامى موارد گذشته اگر اين كار سهوا يا از روى جهل واقع شود، عمره و حج، صحيح است و كفاره هم ندارد و اين حكم در تمامى محرّمات احرام به جز صيد جارى است.
گونه (2):
1 ـ شخص مُحرم، جايز نيست كه زن خود را از روى شهوت ببوسد و چنانچه اين كار واقع شد و منى هم خارج شد، يك شتر كفاره دارد؛ و اگر خارج نشد، يك شتر بنابر احتياط كفاره بدهد. و اگر بوسيدن زن، از روى شهوت نباشد، بنابر احوط يك گوسفند كفاره دارد؛ و احوط بلكه ظاهر اين است كه اين حكم در بوسيدن اجنبيه هم جارى است.
2 ـ اگر شخصى كه از احرام خارج شده، زن خود را كه هنوز از احرام خارج نشده ببوسد اگر چه زن راضى نباشد ـ بنابر احتياط ـ بايد يك گوسفند كفاره دهد.
 گونه (3):
لمس كردن بدن همسر بدون شهوت مانعى ندارد و با شهوت بدون اين كه منى خارج شود، يك گوسفند كفاره دارد و با خروج منى بايد يك شتر كفاره دهد.
گونه (4):
1 ـ هر گاه مُحرم از روى شهوت به زن خود نگاه كند و منى بيرون آيد، بايد يك شتر كفاره دهد؛ و اگر از روى شهوت نگاه كند ولى منى بيرون نيايد، يا بدون شهوت نگاه كند و منى بيرون بيايد، كفاره ندارد.
2 ـ اگر به نحو حرام به زن اجنبى نگاه كند و منى خارج شود، اگر دارا باشد بنابر احوط يك شتر كفاره دارد؛ و اگر وضع او متوسط باشد، يك گاو؛ و اگر فقير باشد، يك گوسفند كفاره بدهد؛ و اگر منى خارج نشود، حرام مرتكب شده ولى ـ على الاظهر ـ كفاره ندارد.
3 ـ هر گاه مُحرم با همسر خود ملاعبه و شوخى نمايد و منى خارج شود، لازم است يك شتر كفاره بدهد.
سوم: «استمناء»
استمناء به هر نحوى كه صورت گيرد بر مُحرم حرام است، و بايد يك شتر كفاره بدهد و بعضى آن را باعث فساد حج دانسته اند و اين قول در مورد استمنايى كه در حال غير احرام نيز حرام است، احوط است.
چهارم: عقد نكاح
1 ـ ازدواج و عقد نمودن در حال احرام براى خود يا ديگرى، حرام است، چه آن ديگرى در حال احرام باشد يا نه، و چه عقدِ دائمى باشد يا غير آن.
2 ـ اگر در حال احرام، عقدى واقع شد، داراى چند صورت است:
الف ـ اگر شخصى كه مُحرم است براى خود زنى را عقد نمايد، در صورتى كه علم به حرمت داشته باشد، حرمت ابدى براى او حاصل مى شود، يعنى هيچ گاه نمى تواند با آن زن ازدواج نماید.
ب ـ هرگاه شخصى زنى را براى شخص مُحرم عقد نمايد و شوهر با آن زن نزديكى كند و علم به حرمت داشته باشند، بر هر كدام يك شتر واجب مى شود و بر زن نيز واجب مى شود اگر علم به حرمت داشته است.
3 ـ شاهد شدن در مجلس عقد، بر مُحرم حرام است و نيز بنابر احتياط گواهى دادن بر عقدى كه قبلاً واقع شده، جائز نيست اگر چه قبل از احرام شاهد بر آن بوده است.
پنجم : استعمال بوى خوش
1 ـ استعمال بوى خوش و انواع عطر و موادى كه مانند زعفران، بوى خوش دارند، اعم از اينكه استعمال آن به صورت بوييدن باشد يا خوردن و يا ماليدن، بر مُحرم حرام است و همچنين است پوشيدن لباسى كه بوى خوش در آن باشد، لكن حرمت در غير طيب مسلّم الحرمة ـ مانند روغنهاى خوشبو كه براى طيب استعمال مى شود و مشك و زعفران و عنبر و كافور و ورس ـ معلوم نيست بلكه جواز آن خواه به صورت بوييدن و يا استعمال، خالى از وجه نيست، هر چند احوط پرهيز از هر بوى خوش است.
2 ـ خوردن و بوييدن ميوه هاى خوشبو مثل «سيب» و «به» مانعى ندارد. و نيز بوييدن «خلوق» كه عطرى مخصوص است كه به كعبه معظّمه مى مالند، مانعى ندارد.
3 ـ گرفتن بينى از بو، دو حالت دارد:
الف ـ اگر مُحرم به خوردن يا پوشيدن هر طيب كه استعمال آن حرام است محتاج شود، بايد بينى خود را بگيرد.
ب ـ شخص مُحرم ـ بنابر اقوى ـ نبايد بينى خود را از بوى بد بگيرد، بلى تند رفتن براى فرار از آن مانعى ندارد.
كفاره: كفاره استعمال بوى خوش بنابر احتياط واجب يك گوسفند است.
ششم : پوشيدن لباس دوخته بر مردان
پوشيدن اشياى ذيل بر مرد محرم حرام است:
ـ لباسهاى متعارف، مثل پيراهن و عبا و شلوار؛
ـ هر لباسى كه دكمه دار باشد؛
ـ هر لباسى كه آستين دار باشد هرچند دوختنى يا بافتنى نباشد؛
ـ هر لباسى كه به هر نحوى دوخته شده باشد هر چند كم باشد، بنابر احوط.
ـ ساعتى كه بند آن دوخته شده باشد؛
ـ دمپايى دوخته شده.
ـ كفش دوخته شده، بنابر احتياط.
مواردى كه استعمال دوختنى حرمت ندارد
ـ كمربند و هميانى كه در آن پول گذاشته مى شود ـ بنابر اظهر ـ .
ـ پوشيدن فتق بندِ دوخته براى كسى كه به آن نياز دارد، ولى احتياطا كفاره دارد.
ـ استفاده از دست و پاى مصنوعى اگر پوشش صدق ننمايد.
ـ لحاف يا پتو جهت استفاده براى خواب، ولى سر را نپوشاند.
گره زدن لباس احرام و وصل آن به هم
احوط ترك گره زدن لباس احرام است و لو بعض آن به بعض ديگر باشد؛ و به وسيله مثل چوب و سنجاق و سوزن نيز بعض آن را به بعض ديگر وصل نكند ولى گذاردن سنگ و امثال آن و بستن آن با نخ و كش و مثل آن، مانعى ندارد.
تذكّر: پوشيدن لباس دوخته به هر نحوى كه باشد، براى زنان مانعى ندارد، مگر دستكش «قفّازين».
كفاره: كفاره پوشيدن لباس دوخته از روى علم و عمد، يك گوسفند است هر چند پوشيدن آن ضرورى باشد؛ مگر كسى كه جامه اى را كه دور كمر مى بندند ندارد كه در اين صورت اگر بجاى آن شلوار بپوشد، در وجوب كفاره تامّل است.
هفتم: سرمه كشيدن
سرمه كشيدن در حال احرام، داراى دو صورت است:
الف ـ كشيدن سرمه سياه به قصد زينت يا با صدق تزيّن، حرام است ولى بدون قصد زينت براى مداوا مانعى ندارد.
ب ـ احتياط در ترك استعمال سرمه اى است كه سياه نباشد با قصد زينت و نيز احتياط در ترك سرمه اى است كه بوى خوش در آن باشد، ولى اگر سرمه، سياه نباشد و بوى خوش در آن نباشد، بدون قصد زينت، استعمال آن مانعى ندارد.
كفاره: سرمه كشيدن كفاره ندارد.
هشتم : نگاه در آئينه
1 ـ نگاه كردن در آيينه اگر:
الف ـ جهت زينت باشد حرام است؛
ب ـ اگر نگاه كردن به آئينه به منظور زينت نباشد، مانند مريضى كه به نگاه كردن نياز دارد، يا نگاه كردن راننده در آئينه ماشين براى ديدن عقب و امثال آن، مانعى ندارد.
2 ـ عينك زدن بدون قصد زينت براى زن و مرد ـ بنابر اقوى ـ مانعى ندارد.
3 ـ نگاه كردن در اجسام صيقلى غير از آئينه، مانند شيشه و غير آن، مانعى ندارد.
كفاره: نگاه در آينه كفاره ندارد.
نهم : پوشاندن تمام روى پا براى مردان
1 ـ پوشيدن چكمه و جوراب بر مرد مُحرم، حرام است؛ و احوط ترك پوشيدن هر چيزى است كه تمام روى پا را بپوشاند و لو اين كه مانند چكمه و جوراب نباشد البته در صورتى كه صدق كند؛ ولى پوشاندن پشت پا بدون صدق پوشش مانعى ندارد.
2 ـ اگر براى مرد مُحرم، دمپايى و امثال آن كه روى پا را نمى پوشاند، پيدا نشد و پوشيدن چكمه و جوراب ضرورى شد، احتياط مستحب آن است كه روى آن را بشكافد.
كفاره: ندارد.
دهم : دروغ و دشنام
1 ـ دروغ و دشنامِ حرام، حرمت آن در حال احرام شديدتر است.
2 ـ فخرفروشى براى اثبات برترى خود و امثال آن اگر موجب اهانت به ديگران شود، فى حدّ نفسه حرام است و اگر موجب اهانت نشود، حرام نيست.
كفاره: ندارد.
يازدهم : قسم خوردن به لفظ جلاله «اللّه»
1 ـ قسم خوردن به لفظ جلاله به صورت «واللّه» و «باللّه» و نيز «لا واللّه» و «بلى واللّه» كه به آن «جدال» گفته مى شود، بر مُحرم حرام است.
2 ـ چند مورد از حرمت قسم خوردن، استثناء شده است:
الف ـ اگر به وسيله قسم خوردن حقى ثابت شود يا باطلى از بين برود، قسم خوردن مانعى ندارد.
ب ـ اگر قصد او قسم خوردن نباشد، بلكه غرض ديگرى داشته باشد، مانند اظهار محبت يا تعظيم، مثل اين كه بگويد: «تو را بخدا از اين غذا ميل كن» مانعى ندارد.
كفاره قسم خوردن
الف ـ اگر قسم او براى سخن راست باشد و از دو مرتبه نگذشته باشد، كفاره ندارد و بايد استغفار نمايد.
ب ـ اگر از دو مرتبه بيشتر قسم خورده باشد به صورت پى در پى، يك گوسفند كفاره دارد؛ و اگر پى در پى نباشد، وجوب كفاره مورد تامّل است.
ج ـ اگر قسم او براى سخن دروغ باشد، در يك مرتبه يك گوسفند؛ در مرتبه دوم به صورت پى در پى ـ بنابر احتياط ـ يك گاو و بلكه خالى از وجه نيست؛ ودر سه مرتبه پى در پى، تخيير ميان گاو و شتر، خالى از وجه نيست. و در صورتى كه پى در پى نباشد و در بين آنها كفاره نداده باشد اثبات اين كفاره محل تأمّل است
د ـ در صورتى كه قسم خوردن، جائز باشد، على الاظهر كفاره ندارد.
دوازدهم: كشتن و انداختن جانوران بدن
1 ـ حرمت كشتن شپش و انداختن آن از بدن و لباس مُحرم، خالى از وجه نيست؛ و جابجا كردن آن اگر موجب افتادن آن نشود، مانعى ندارد؛ و در غير شپش ـ مثل كك ـ حرمت كشتن آنها موافق احتياط است و تاراندن آنها جائز است.
كفاره: كفاره كشتن يا انداختن شپش، بنابر احتياط واجب، دادن يك مشت طعام به فقير است.
سيزدهم: زينت نمودن
1 ـ به دست كردن انگشتر به قصد زينت، بر مُحرم حرام است؛ ولى به قصد استحباب مانعى ندارد.
2 ـ حنا بستن اگر براى زينت باشد، جواز آن مورد تأمّل است؛ ولى اگر قبل از احرام حنا ببندد به طورى كه اثر آن تا حال احرام باقى بماند بنابر اظهر مانعى ندارد.
3 ـ آرايش كردن زنان و رنگ كردن موها و ماليدن كِرِم به بدن جهت زينت در حال احرام، جايز نمى باشد.
4 ـ پوشيدن زيورآلات و طلاجات به قصد زينت بر بانوانِ مُحرم، حرام است ولى پوشيدن زيورى كه پيش از احرام عادت به پوشيدن آن داشته، مانعى ندارد ولى نبايد آن را به شوهر خود و ديگر مردان نشان دهد.
چهاردهم: ماليدن روغن به بدن
1 ـ ماليدن روغن به بدن هر چند خوشبو هم نباشد ـ على الاقوى ـ جايز نيست مگر لازم و ضرورى باشد.
2 ـ ماليدن روغن به بدن اگر بوى خوش داشته باشد، قبل از احرام هم به نحوى كه قطعا تا حال احرام بوى آن مى ماند جايز نيست؛ و اگر ماليد، در صورت امكان بايد صبر كند تا بوى آن از بين برود.
كفاره: اگر روغن بوى خوش داشته باشد كفاره آن يك گوسفند است هر چند براى ضرورت ماليده باشد على الاحوط؛ و اگر بوى خوش نداشته باشد، كفاره ندارد.
پانزدهم: جدا نمودن مو از بدن
1 ـ شخصى كه مُحرم است نبايد موى خود يا ديگرى را هر چند يك مو باشد، از بدن جدا كند، خواه آن شخص ديگر مُحرم باشد و يا نباشد؛ و چه به وسيله ماشين برقى باشد يا دست و يا غير آن.
2 ـ كندن مو در موارد ضرورت، استثنا شده است مثل اين كه:
ـ اگر موجب زياد شدن جانورانى مثل شپش شود؛
ـ بلندى مو موجب سردرد و يا ناراحتى ديگر شود يا مثلاً در چشم باشد.
3 ـ آنچه خود به خود كنده مى شود به سبب وضو و غسل مانعى ندارد و اظهر در آن عدم وجوب فديه است.
4 ـ خاراندن بدن و سر به طورى كه مويى نيفتد، مانعى ندارد.
كفاره: كفاره كندن و تراشيدن مو بر چند گونه است:
الف ـ اگر سر خود را بتراشد چه ضرورى باشد و چه نباشد، كفاره اش يك گوسفند است، يا سه روز روزه، يا سير كردن ده فقير اگر چه سير كردن به بيش از يك مد باشد بنابر احتياط ولى كمتر از يك مد ندهد.
ب ـ اگر موى زير هر دو بغل خود را بكند، كفاره اش ـ بنابر اقوى ـ يك گوسفند است و اگر موى يك طرف را بكَند، سه فقير را طعام دهد.
ج ـ اگر با عدم اطمينان به افتادن مو به سر و صورتش دست بكشد، و چيزى از مو بيفتد، بايد يك مشت طعام به فقير بدهد.
شانزدهم: پوشاندن سر بر مردان
1 ـ پوشاندن سر يا قسمتى از آن و نيز سر را به زير آب فرو بردن، جايز نيست و همچنين است پوشاندن گوشها. و گذاردن و حمل كردن چيزى روى سر، بنابر احتياط جائز نيست و همچنين است فرو بردن سر در غيرآب از مايعات ديگر.
2 ـ مواردى از حرمت پوشاندن سر، استثنا شده، يا پوشاندن صدق نمى كند:
الف ـ بستن دستمال به جهت سر درد و نيز انداختن بند مشك ؛
ب ـ گذاردن سر روى بالش و لو اين كه قسمتى از سر در آن داخل شود؛
ج ـ دوش گرفتن؛
د ـ خشك نمودن سر البته اگر اين كار را به تدريج انجام دهد.
3 ـ احوط و اولى ترك پوشاندن سر به وسيله اعضاى بدن ـ مانند دست ـ است در غير موارد ضرورت عرفى يا شرعى، مثل وضو و غسل اگر چه مستحب باشد؛ هر چند جواز خالى از وجه نيست.
4 ـ بر سر داشتن موى مصنوعى در حال احرام، اشكال دارد.
كفاره: كفاره پوشاندن سر، يك گوسفند است؛ و اگر پوشاندن تكرار شد و دربين آنها كفاره داد، اقوى تعدد كفاره است؛ و اگر نداد احوط تكرار نمودن كفاره است خصوصا اگر بدون عذر پوشانده باشد و خصوصا اگر پوشاندن در چند مجلس صورت گرفته باشد.
هفدهم: پوشاندن رو بر زنان
1 ـ بانوان در حال احرام نبايد تمام صورت خود و يا قسمتى از آن را به وسيله پوشيه يا نقاب و امثال آن، بپوشانند.
2 ـ موارد ذيل از حرمت پوشاندن، استثناء شده است:
الف ـ سر بر بالش گذاردن در حال خوابيدن
1 ـ يعنى حوله يا پارچه را روى سر نيندازد بلكه مثلاً مقدراى از آن را در دست بگيرد و بر قسمتهاى سر بكشد تا خشك شود.
ب ـ اگر پوشاندن لازم باشد، مانند جلوگيرى از مگس و امثال آن، مانعى ندارد.
ج ـ پوشاندن قسمتى از صورت براى نماز جهت اطمينان حاصل نمودن به رعايت پوششِ نمازى، مانعى ندارد ولى بعد از نماز بايد فورا آن را بردارد.
د ـ آويزان نمودن مثل چادر جلوى صورت در حال نماز يا جهت رو گرفتن از نامحرم بلكه مطلقا، مانعى ندارد و لازم نيست كه از تماس آن با صورت جلوگيرى نمايند.
هـ ـ خشك كردن صورت اگر به تدريج انجام شود، جايز است.
كفاره: در ثابت شدن كفاره ـ يك گوسفند ـ براى پوشاندن صورت بر زنان، تامّل است.
هجدهم: زير سايه رفتن
مردان در هنگام حركت در روز، نبايد زير سايه متحرك بروند اگرچه منحرف از بالاى سر باشد على الاحوط، ولى زير سايه ثابت رفتن، مانعى ندارد.
1 ـ زير سايه رفتن براى مردان چند حالت دارد:
الف ـ زير سايه رفتن يا بر سر گرفتن سايبان هنگام سير و حركت در روز چه در ماشين يا هواپيما يا پياده، جايز نيست.
ب ـ احوط ترك سايه انداختن است بوسيله چيزى كه بالاى سر نيست و همراه شخص حركت مى كند مثل سايه محمل و ديواره ماشين، ولى حركت در كنار چيزى كه سايه دارد مثل ماشين ايستاده يا درخت و ساختمان مانعى ندارد.
ج ـ استظلال. مانند در شب و در ماشين سقف دار حركت كردن در شب، مانعى ندارد و ممنوعيّت آن فقط اختصاص به روز دارد.
د ـ هنگامى كه مُحرم در جايى منزل نمود، چه در مكه و چه در عرفات و منى يا غير آن اگر به جهت استراحت در خيمه و خانه برود، مانعى ندارد، ولى هنگام تردّد و رفت و آمدِ براى حوائج در بيرون خانه و خيمه بنابر احوط نبايد زير سايه برود.
2 ـ زير سايه رفتن كودكان و زنان در هيچ صورتى مانع ندارد.
3 ـ اگر مردان به جهت شدّت گرما و سرما و باران و ساير موارد ضرورى زير سايه بروند، حرام نيست، ولى كفاره دارد.
4 ـ حركت در داخل تونل و مثل آن از جهت زير سايه رفتن مانعى ندارد.
433 كفاره: كفاره زير سايه رفتن عمدى، يك گوسفند است چه اختيارا رفته باشد و چه اضطرارا؛ و اگر زير سايه رفتن تكرار شود در هر احرام، يك كفاره كافى است.
نوزدهم: بيرون آوردن خون از بدن خود
1 ـ شخص مُحرم نبايد كارى كه مى داند سبب خارج شدن خون مى شود، انجام دهد، چه به خاراندن بدن باشد و چه به كندن دندان يا غير آن باشد.
2 ـ در حالت لزوم و براى رفع ناراحتى، خاراندن بدن و كندن دندان و لو اين كه موجب بيرون آمدن خون شود، مانعى ندارد.
3 ـ شخص مُحرم اگر علم داشته باشد كه مسواك زدن موجب بيرون آمدن خون مى شود، بنابر احتياط بايد آن را ترك كند.
4 ـ انجام دادن عملى كه يقين ندارد موجب بيرون آمدن خون مى شود، مانعى ندارد.
5 ـ تزريق آمپول به مريض در حال ضرورت حتى اگر بدانند خون خارج مى شود، مانعى ندارد.
كفاره: بيرون آوردن خون از بدن در هيچ صورتى كفاره ندارد.
بيستم: ناخن گرفتن
در حال احرام گرفتن تمام ناخن خود يا قسمتى از آن، جايز نيست مگر آنكه باقى ماندن آن موجب اذيت باشد.
كفاره: كفاره گرفتن ناخن با علم و عمد به ترتيب ذيل است:
الف ـ كفاره گرفتن يك يا چند ناخن، براى هر كدام يك مُدّ طعام است.
ب ـ كفاره گرفتن تمامى ناخنهاى دستها يك گوسفند است؛ ولى اگر در بين ناخن گرفتن براى آنها كفاره به «مُد» داده باشد، همان دادن مد براى بقيه كفايت مى كند، و همين طور است حكم گرفتن تمامى ناخنهاى پاها.
ج ـ كفاره گرفتن تمامى ناخنهاى دستها و پاها در يك مجلس، يك گوسفند است مگر اين كه در بين، كفاره داده باشد.
د ـ اگر مجموع ناخن دست ها در يك مجلس و مجموع ناخن پاها را در مجلس ديگر بگيرد، كفاره آن، دو گوسفند است.
هـ: اگر ناخن او ـ مثلاً ـ شكسته باشد و او را اذيت كند جائز است آن را بگيرد ولى براى هر ناخن يك مدّ طعام كفاره بدهد.
بيست و يكم : برداشتن سلاح
برداشتن و حمل نمودن آنچه كه عرفا به آن سلاح گفته مى شود و پوشيدن سلاح بر او، صدق مى كند، بر مُحرم حرام است، و صرف همراه داشتن على الاظهر حرمت ندارد.
اگر برداشتن سلاح به جهت ضرورت باشد كفاره ندارد.
بيست و دوم: كندن درخت و گياه حرم
1 ـ كندن و بريدن هر چيزى كه در حرم روييده باشد اعمّ از درخت و گياه، بر همه افراد چه مُحرم باشند و چه نباشند، حرام است.
2 ـ چيزى كه در راه رفتنِ به صورت متعارف، كنده شود، مانعى ندارد در صورتى كه راه رفتن براى او ضرورى باشد، يا اين كه علم به قطع شدن آن نداشته باشدو الاّ محلّ احتياط است.
كفاره: بنابر احتياط كفاره كندن درخت چه شخص مُحرم باشد و چه نباشد: اگر درخت بزرگ باشد، يك گاو است؛ و اگر كوچك باشد، در صورتى كه قيمت گوسفند كمتر از قيمت درخت نباشد، يك گوسفند است؛ و اگر قيمت گوسفند كمتر از قيمت درخت باشد، بايد به اندازه قيمت درخت كفاره بپردازد؛ و در كندن گياه كفاره نمى باشد بجز استغفار.
چگونگى و مكان ذبح و پرداخت كفاره
1 ـ هرگاه بر كسى كشتن شتر يا گاو يا گوسفند به عنوان كفاره واجب شده باشد، آن را در احرام عمره، در مكه مكرمه نحر يا ذبح مى نمايد، و در احرام حج، در منى و در صورتى كه خودش قادر بر انجام آن در مكان مشخّص شده نباشد، نائب مى گيرد.
2 ـ گوسفندى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود، لازم نيست كه شرايط گوسفند قربانى را داشته باشد.

منبع: Behjat.ir

فیش حج, بایدها و نبایدهای فیش حج, نیازمندی فیش حج, خرید و فروش فیش حج, آموزش مناسک حج, آموزش حج, حج تمتع, حج مفرده, خرید و فروش حج عمره و تمتع, احکام حج, احکام خرید و فروش فیش حج


دفتر خرید و فروش فیش حج اویسی
با تهیه فیش حج به سرزمین وحی سفر کنید
بهترین خریدار فیش تمتع و عمره با مناسب ترین قیمت
شماره تماس: 
خانم محمدی 09197274060 
شماره تلفن ثابت پاسخگویی تا ساعت 10 شب (10 خط ویژه) : 77325458 

خرید و فروش فیش حج تمتع وعمره در سراسر ایران
با اخذ مجوز از سازمان و زیرنظر دفاتر رسمی کشور
شماره تماس: اوسطی 09129412600 

*** بهترین خریدار نقدی فیش حج و فروشنده منصف تمتع ***
شماره تماس:
خانم ترابی  09193979927 
*** به خود می بالیم که مفتخر خدمت دهی به شما باشیم ***

فیش حج عمره و تمتع شما را با مناسبترین قیمت نقد و فوری در سراسرکشور
با مجوز رسمی از سازمان حج و زیارت خریداریم
خانم شمس 09191274155

خریدوفروش فیش عمره و تمتع فوری
شماره تماس مدیریت:
حاج ایمان 09122648807

خرید و فروش فیش حج عمره و تمتع فقط در استان تهران و البرز
خانم کریم پور 09193718323 

مرکز خرید و فروش فیش حج تمتع(واجب) در سراسر ایران
خانم رهنما 09966952325

فروش و خرید برگه حج عمره و تمتع کل ایران
حاج صالح 09126890334 

 نقل و انتقال فیش حج عمره و تمتع با بهترین قیمت
شماره تماس مدیریت دفتر: حاج امین 09199157001

خریدوفروش فیش مکه هر نوعی در کل ایران
شماره تماس سرپرست دفتر حج:  09125508898

 فروشنده و خریدار فیش حج سرتاسر ایران
حاج حمید توکلی  09125946073

خریدار در محل شما و فروشنده منصف عمره و تمتع 
حاج میثم 09382174868

خریدفروش مشاوره عمره و واجب(تمتع) توسط با سابقه ترین
حاج علیاری 09124227090

--- خرید فوری نقدی فیش حج به بالاترین قیمت بازار با پرداخت آنی --
--- فروش فوری فیش بدون واسطه و مستقیم --
-- با مجوز اصلی سازمان و امکان ارائه مجوز به خواست شما --
تور کربلا و سوریه و...
خانم یوسفی 09302121059

 
خريدار فيش مکه با بالاترين قيمت حتی در محل شما 
فروشنده فیش با منصف ترین قیمت
و ثبت نام تور عتبات: شامل کربلا و سوریه و ...
خانم کریمی  09196784089

خریدار فیش حج عمره و تمتع به صورت نقدی و فوری
سرتاسرکشور بیشتر استان مازندران
حاج ضیائی 09113119819

مرکز خرید و فروش فیش حج تهران
آژانس هواپیمایی بسطام

خریدفروش فیش عمره و تمتع
بیشتر استان همدان و در تمام ایران
خانم احمدی 09108658690  

خرید و فروش عمره و تمتع در دفتر معتبر دارنده مجوز بند پ سازمان حج و زیارت
09121777029 بسطامی 

 دفتر نوای حج ارائه دهنده ی کلیه خدمات
خرید وفروش فیش حج فقط در استان خوزستان
نقل وانتقال با مجوز سازمان حج و زیارت
مدیریت : خانم اصل صباح 09168815087

فروش ویژه دو فقره فیش واجب شهر کرج
ثبت نام سال 85 هر کدام 145 با سود فوری

 

ثبت آگهی فیش حج با پیامک SMS

فروشنده و خریدار محترم فیش حج، شما می توانید برای درج آگهی در سایت فیش حج، علاوه بر فرم ثبت سفارش با استفاده از سامانه پیامکی متن کامل آگهی خود (اعلام خرید و یا فروش به همراه تعداد فیش، نام و نام خانوادگی ، تلفن همراه و یا ثابت و متن آگهی و شهر) را به شماره 09191168763 پیامک بفرستید، توجه داشته باشید آگهی بدون موارد بالا در سایت ثبت نمی شود.

درج آگهی در سایت فیش حج رایگان است.

حذف آگهی از سایت فیش حج

برای حذف آگهی از سایت فیش حج، با همان شماره ای که آگهی را ثبت کرده اید، عدد 2 با نام و نام خانوادگی درج شده در سایت را به شماره 09191168763 پیامک کنید و یا با شماره 09123952536 تماس بگیرید.